بررسي رابطه هوش هيجاني و رضايت شغلي كاركنان در سازمان‌هاي اطلاعاتي

Investigating the Relation between Emotional Intelligence and Personnel’s Job Satisfaction in Intelligence Organizations

زمينه و هدف: مهم‌ترين عامل در نيل به هدف‌هاي هر سازمان، نيروي انساني است و بي‌شك موفقيت و پيشرفت هر سازمان نيز به نيروي انساني بستگي دارد؛ بنابراين، براي نيل به هدف‌هاي سازمان بايد شرايطي را فراهم كرد تا كاركنان آن سازمان از خشنودي و رضايت‌مندي مناسبي برخوردار گردند. عوامل زيادي مي‌توانند سبب افزايش رضايت‌مندي شوند، يكي از اين عوامل، هوش هيجاني است؛ هوش هيجاني بالا در افراد باعث مي‌گردد كه آنها در تعامل با ديگران موفق‌تر بوده و در نتيجه رضايت آنها نيز بيشتر خواهد بود. هدف اين پژوهش مطالعه ارتباط بين هوش هيجاني و رضايت شغلي كاركنان سازمان‌هاي اطلاعاتي است. روش‌شناسي: پژوهش حاضر از نوع، توصيفي، پيمايشي است. نمونه آماري پژوهش را 48 نفر از كاركنان سازمان‌هاي اطلاعاتي استان مازندران تشكيل داده كه به‌روش گلوله‌برفي انتخاب گرديدند. ابزار گردآوري داده‌ها دو پرسش‌نامه هوش هيجاني و رضايت شغلي بوده كه پايايي پرسش‌نامه‌ها بر اساس ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب 89 صدم و 87 صدم به‌دست آمده است. روش آماري مورد استفاده در اين پژوهش ضريب هم‌بستگي پيرسون و آزمون فريدمن است. يافته‌ها و نتيجه‌گيري: يافته‌ها نشان داد كه بين عوامل خودآگاهي، خودتنظيمي، همدلي، خودانگيزي، مهارت اجتماعي و درنهايت هوش هيجاني با رضايت شغلي كاركنان سازمان‌هاي اطلاعاتي ارتباط معناداري وجود دارد.

Scope and purpose: The main factor in achieving the aims of any organization is workforces and doubtless, success and progress is depended on workforce. Therefore for attaining organizations purposes there should prepare conditions to meet the willing and satisfaction of personnel. Many factors can increase satisfaction, one of which is emotional intelligence. Emotional intelligence causes people interact more successful with others so it raises their satisfaction. This study follows the relation relation between emotional intelligence and personnel’s job satisfaction in intelligence organizations. Methodology: Present research is a Qualitative and correlation study. The population includes 48 personnel of Mazandaran intelligence organization which are selected based on snow ball sampling. Data collection consists of two emotional intelligence and questionnaires that are their stability based Cronbach are 0.89 and .087 respectively. The census method applied in this study is Pierson’s correlation coefficient and Friedman’s test. Finding and results: Findings showed that between self consciousness, self adjustment, reassuring, self motivation, social skill and finally emotional intelligence and job satisfaction of intelligence organization is a meaningful relevance. Keywords: Job satisfaction, Intelligence organization, emotional intelligence factors, emotional intelligence.