عنوان مقاله :
زمان روايي در رمان احتمالاً گم شده ام بر اساس نظريۀ ژرار ژنت
عنوان به زبان ديگر :
narrative timing based on Gerard Genette theory in “ I might have been lost”
پديد آورندگان :
درودگريان، فرهاد دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي , كوپا، فاطمه دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي , اكبرپور، سهيلا دانشگاه پيام نور
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 2
كليدواژه :
زمان روايي , سارا سالار , ژرار ژنت , روايت شناختي , رمان فارسي
چكيده فارسي :
بسياري از داستان نويسان معاصر امروز ايران، تحت تأثير آثار نويسندگان معاصر غرب به نوشتن داستان پرداخته اند. دراين ميان، نويسندگان زن نيز از سهمي بهسزا برخوردارند. انعكاس روحيات و رنج ها و محدوديت هاي آنان در مجموعۀ داستان ها و رمان هاي خود به خوبي مشاهده ميشود. در اين پژوهش، نويسنده با رويكرد به مقولۀ تكنيك هاي روايتپردازي ژنت از يك سو و داستان احتمالاً گم شده ام اثر سارا سالار از سويي ديگر، مهمترين تكنيك هاي روايت پردازي از نظر ژنت را بررسي و تحليل خواهد كرد. دراين پژوهش، به طور خاص به مقولۀ زمان در روايت بر اساس نظريۀ ژرار ژنت، ميپردازيم. وي نظريۀ خود را در باب زمان روايت در سه محور نظم، تداوم و بسامد ارائه ميدهد. از آنجا كه زمان روايت يكي از مؤلفه هاي بارز در داستان احتمالاً گم شده ام است، در ادامه به تطبيق اين شگرد روايي، در گزاره هاي داستان ياد شده ميپردازيم. همچنين نشان ميدهيم كه عامل زمان پريشي، آن هم از نوع گذشته نگري، در اين داستان داراي بيشترين كاربرد است كه باعث كند شدن زمان روايت نيز شده است.
چكيده لاتين :
A great number of contemporary Iranian novelists, significantly the women, have written their stories under the influence of contemporary Western writers. The reflection of their moods, pains, and limitations can be clearly seen in their story and novel collections. In this paper, the authors dealing with narrative techniques of Grard Genette on the one hand, and Sara Salar’s Ehtemalan Gom Shodeham (I May Have Been Lost) on the other hand, examine some of the most important of these techniques. Particularly, the technique of time in the narrative will be discussed. Genette presents his theory of the narrative time on the basis of order, continuity and frequency. Since the concept of narrative time is one of the significant components in Salar’s story, this technique will be investigated and confirmed in its statements. In addition, it is shown that the anachrony factor, especially in the analepsis type, is the most frequent one that makes the narrative time be slow.
عنوان نشريه :
مطالعات داستاني
عنوان نشريه :
مطالعات داستاني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 2 سال 1391