ارزيابي "فاصله‌گرفتن": روايي، پايايي و ساختار عاملي پرسشنامه تجربه‌ها در دانشجويان

Assessing "decentering": Validity, reliability and factor structure of experiences questionnaire in university students

هدف اين پژوهش بررسي ويژگي هاي روان سنجي پرسشنامه تجربه ها (ارزيابي عامل فاصله گرفتن؛ فرسكو و همكاران، 2007 الف) در نمونه دانشجويي داوطلب از دانشجويان دانشگاه هاي تهران بود. اين پژوهش از نوع همبستگي بود و در آن 182 نفر دانشجو، پرسشنامه تجربه ها (فرسكو و همكاران، 2007 الف)، پرسشنامه تنظيم هيجان (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه افسردگي بك-ويرايش دوم (بك، استير و براون، 1996) و پرسشنامه اضطراب بك (بك و استير، 1990) را تكميل كردند. داده ها با روش همبستگي پيرسون، آلفاي كرونباخ و تحليل عاملي اكتشافي مورد تحليل قرار گرفتند. همساني دروني پرسشنامه تجربه ها 0/77 به دست آمد. به منظور بررسي روايي همگرا از خرده مقياس ارزيابي مجدد پرسشنامه تنظيم هيجان استفاده شد و ضريب همبستگي (0/462 = r) به دست آمد. به منظور بررسي روايي افتراقي، از خرده مقياس فرونشاني پرسشنامه هاي مذكور استفاده شد. پرسشنامه تجربه ها و خرده مقياس فرونشاني همبستگي معنادار نداشتند (0/01>P). علاوه بر اين، رابطه منفي ميان پرسشنامه تجربه ها و پرسشنامه افسردگي بك-ويرايش دوم (0/01>P) و پرسشنامه اضطراب بك (0/01>P) به دست آمد. درنهايت، در تحليل عامل اكتشافي، دو عامل به دست آمد. اين پژوهش شواهد اميدبخشي از مشخصات روان سنجي پرسشنامه تجربه ها در جمعيت غيرباليني دانشجويي را نشان مي دهد.

Decentering is an adaptive emotion regulation strategy that refers to the ability to gain perspective from one’s thoughts and feelings. The purpose of the present study was to examine psychometric properties of Farsi version of the Experiences Questionnaire (EQ; assessing decentering factor, Fresco et al., 2007) in student sample. All of the 182 students completed the experiences questionnaire, emotion regulation questionnaire, Beck depression inventory-II and Beck anxiety inventory. Pearson`s correlation, chronbach`s alpha and exploratory factor analysis used for analyzing the data. The internal consistency of EQ was 0.77. The convergent validity examined by using reappraisal subscale of emotion regulation questionnaire and the findings showed r= 0.462. To investigate the discriminate validity, subscale suppression of ERQ, BDI-II, & BAI were used. EQ and Suppression subscale don't have a significant correlation (r= 0.096) with each other. In addition, there were negative relationship between EQ and BDI-II (r=-0.543) and BAI (r=-0.359). Finally, Exploratory Factor Analysis identified two factors. This research provides promising evidence about psychometric properties of Farsi version of experiences questionnaire in non-clinical student population.