عنوان مقاله :
شخصيّتپردازي دووجهي در شاهنامة فردوسي ( با توجّه به تيپ شخصيّتي دوگانة شيدايي-افسردگي)
عنوان به زبان ديگر :
Dual-Characterization of Mythological Figures in Shahnameh
پديد آورندگان :
زارع، محمدصادق دانشگاه گيلان , چراغي، رضا دانشگاه گيلان
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1396 شماره 34
كليدواژه :
شخصيتپردازي در شاهنامه , روانشناسي و شاهنامه , افسردگي- شيدايي , افراسياب توراني
چكيده فارسي :
اساطير و باورهاي كهن ايراني متشكّل از اديان و كهنباورهاي اقوام متفاوتي است؛ از اينرو برخي شخصيّتهاي اسطورهاي در متون مختلف داراي چهرههاي متفاوت و گاهي متّضاد هستند. در برخورد اين آراء مختلف، پيرامون برخي نمادها و شخصيّتها در متون متأخّرتر نوعي حالت دوگانه و دووجهي به وجود آمده است.
فردوسي با آگاهي از موضوع فوق، اين تضادها و تفاوتها را دستمايهاي براي پردازش شخصيّتهايي واقعيتر و انسانيتر و چهرههايي دوگانه كرده است. نگارندگان برآنند تا با اثبات اين فرضيه يكي ديگر از ظرفيّتها و توانمنديهاي اين اثر بزرگ زبان فارسي را فرا روي مخاطبان خود قرار دهند.
با توجّه به وجود تعداد قابل توجّهي از چهرههاي مهمّ شاهنامه چون افراسياب، سودابه، ضحاك، كيكاووس و.. كه داراي اين ويژگي شخصيّتپردازي هستند، بررسي و پژوهش در اين مورد امري ضروري مينمايد و داراي اهمّيّت و جذابيّت قابل توجّهي است. بنابراين براي اثبات فرضية مقاله، شخصيّت افراسياب توراني به عنوان نمونهاي از اين شخصيّتپردازيهاي دوگانه در شاهنامة فردوسي، با تيپ شخصيّتي شيدايي- افسردگي (Manic-Depresion) در علم آسيبشناسي رواني امروز مورد مقايسه و انطباق قرار ميگيرد. ضحاك، افراسياب، سودابه، كيكاووس، هوم، رستم و... چهرههايي دوگانه هستند كه با كنشها و روحيّات و احساسات دوگانه جلوهگر ميشوند.
چكيده لاتين :
Ferdowsi's Shahnameh is one of the worthwhile letters of Persian
language which uncovers its worthy capacity and exclusivity for researchers
and critics every day. The authors of the present study with special attention
to Ferdowsi different characterization in Shahnameh tried to discover the
dual characters. Ancient Iranian mythology and beliefs organized of
different religions and ancient beliefs. Hence some mythical characters have
different figures and even antithetical personality in literary texts. The
interaction of these different views about some of the symbols and characters
has created a dual-mode and ambivalent in these texts.
Ferdowsi while being aware of this fact has made a good use of these
different figures to make more real and more human characters. The authors
intend to focus on this capacity of Shahnameh and present to its readers the
worth of dealing with dual characters to manifest human characters in more
realistic ways. Considering a good number of important figures such as
Afrasiab, Sodabeh, Zahāk, Kaykavous with such dual characters, the authors
point out to study them is of noticeable importance to manifestation of
Shahnameh to people. They have considered, for example, Afrasiyab as a
figure possessing dual character in Ferdowsi`s Shahnameh compared with a
person of Manic-depressive personality style in modern psychopathology.
عنوان نشريه :
كاوش نامه زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
كاوش نامه زبان و ادبيات فارسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 34 سال 1396