رويكردتعليم و تربيت اسلامي بر اساس تربيت مغزمحور

Islamic Education Approach to Brain-based Education

هدف كلي از انجام اين تحقيق، تعليم و تربيت اسلامي به تربيت مغز مي باشد. پژوهش حاضر با بكارگيري روش تحليل محتواي كيفي به واكاوي متون و پژوهش هاي تعليم و تربيت اسلامي و همچنين متون و تحقيقات انجام شده در حوزه تربيت مغزمحور پرداخته است. از كليه منابع چاپي و الكترونيكي در دسترس، مبتني بر اهداف و سوالات پژوهش براي جمع آوري اطلاعات، استفاده شد. پژوهش حاضر براساس تاييد زيرمولفه هايي از مقوله هاي سه گانه مدل پيشين يعني مولفه هاي شناختي-فراشناختي، تعاملي-احساسي و جنبشي-فيزيولوژيك مغزمحور توسط مقوله هاي مستخرج از متون تعليم و تربيت اسلامي براي تمام برنامه ريزان و دست اندركاران تعليم و تربيت كشور، اين امكان را فراهم مي نمايد كه با يك زاويه و ديد جديد، در نظام هاي آموزشي و تربيتي كشور از اين يافته هاي علمي جديد استفاده نمايند. چرا كه با توجه به مقوله هاي موجود در مباني علمي و عناصر اين مدل، مي توان گفت كه شناخت و تسلط بر ساختار مغز و نحوه تغييرات آن در موقع يادگيري، تفكر و رفتار و حتي در موقع ابراز احساسات، كنترل بر زندگي و روابط درون فردي و برون فردي را ميسر نموده و بشريت با اين فهم و ادراك، به سمت تحقق انسانيت، صلح و آرامش در جهان، خواهد رسيد و اينها همان مولفه هايي است كه شايد سالها و قرن ها پيش در متون تعليم و تربيت اسلامي و در بين آراي صاحبنظران و فيلسوفان اسلامي وجود داشته است و تحقيق حاضر سعي در استخراج مقوله هايي داشته است كه اين مولفه ها را مورد تاييد قرار دهد. بنابراين اين تحقيق توانسته است كه با اسلامي سازي بخشي يافته هاي علوم انساني به طور اعم و علوم تربيتي به طور اخص در حوزه تربيت مغزمحور، به مربيان و دست اندركاران تعليم و تربيت كشور جهت استفاده از اين يافته ها، اطمينان خاطر بخشد.