عنوان مقاله :
خاستگاه فلسفي نظريه جامعهشناسي ادبي و آسيبشناسي به كارگيري آن در متون ادبي فارسي
پديد آورنده :
عاملي رضايي دكتر مريم
سازمان :
استاديار پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391
كليدواژه :
خاستگاه فلسفي , جامعه شناسي ادبي , رمان فارسي , آسيب شناسي كاربرد نظريه
چكيده فارسي :
نظريه جامعهشناسي ادبي، به دليل پيشينه سنتيِ توجه به تاثير و تاثر متقابل ادبيات و جامعه، در ايران، نسبت به ساير انواع نظريههاي ادبي از اقبال ويژهاي بهرهمند شده است و در بررسي متون ادبي فارسي، بهويژه رمان، پژوهشهاي ادبي بسياري با اين رويكرد انجام شده است.
خاستگاه فلسفي اين نظريه و ديدگاههاي نظريهپردازان اين مكتب، كه اغلب متاثر از نظريههاي ماركسيستي است، در بسياري موارد با متون ادبي فارسي چندان همخواني ندارد و چون برگرفته از جامعهاي ديگر با افكار، انديشهها و تحولات ديگري است، اغلب نميتواند رابطهاي وثيق ميان تاثير و تاثر متقابل متون ادبي با مسايل اجتماعي در ايران برقرار سازد.
در اين مقاله با تشريح خاستگاه فلسفي و اجتماعي اين نظريه، كاربرد آن در پژوهشهاي ادبي آسيبشناسي ميشود. محورهاي اين مطالعه آسيبشناختي عبارتاند از: تفاوت ماهوي شكلگيري رمان در غرب با رمان فارسي؛ ناهماهنگي اصول فكري اين نظريه با اصول فكري و فرهنگي جامعه ايران؛ فقدان تعريفهاي دقيق و مشخص از اصطلاحات اين نظريه؛ مطابق نبودن برخي از مباحث اصلي اين نظريه با متون ادبي، كه در نهايت، سبب خلط دو بحث متفاوت، يعني اجتماعيات در ادبيات، و نظريه جامعهشناسي ادبي شده است. پيامدهاي اين وضعيت، تنزل پژوهشهاي جامعهشناختي ادبي به يافتن نمونههاي اجتماعي در متون ادبي، بدون در نظر گرفتن مباني اين نظريه است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی سال 1391