تاثير دل بستگي مشتري به نام تجاري بر تبليغات دهان به دهان؛ مطالعه موردي: گروه صنعتي بارز

دلبستگي به نام تجاري ميتواند به عنوان ابزاري جهت جذب مشتري جديد و نگهداشتن مشتري فعلي مطرح شود و عاملهاي مؤثر در ايجاد آن و تأثير دلبستگي بر مفهوم هايي چون وفادار سازي ميتواند به عنوان نوعي برگ برنده براي شركت محسوب شود. از طرف ديگر تبليغات دهان به دهان از مهمترين ابزارهاي اطلاع رساني، تبليغ و ترويج كالاوخدمات، به ويژه كالاهاي مصرفي حساب ميآيد؛ ازاين رو بررسي ارتباط بين دلبستگي و تبليغات دهان به دهان بسيار با اهميت است. گزارشي از 124 مدير بازاريابي منتشر شده است كه نشان دهنده ي اين است كه ايجاد دلبستگي با نام تجاري در مصرف كننده به عنوان اولويت هاي اصلي مهم و بازاريابي آنهاست؛ بنابراين، با توجه به اهميت دلبستگي مشتري به نام تجاري در سا لهاي اخير و ميزان اثربخشي آن بر سودآوري مالي و...اين پژوهش به تحليل دلبستگي مشتري و تأثير آن تبليغات دهان به دهان ميپردازد. در اين مطالعه ابعاد دلبستگي مشتري تحت عنوان تعهد، جذابيت، و درگيري ذهني مصرف كننده با فراورده و تجربه ي زمان مصرف به عنوان عاملهاي تأثيرگذار بر دلبستگي مشتري به نام تجاري بارز مورد بررسي قرار گرفت. نتيجه هاي تجربي نشان ميدهد كه تعهد، جذابيت، و درگيري ذهني مصرف با نام تجاري و تجربه ي زمان مصرف به ترتيب با ضريبهاي 217 / 0، 138 / 0، 334 / 0 و 356 / 0 است. نتيجه ها نشان ميدهد كه در ابعاد دلبستگي، تعهد و جذابيت داراي رتبه ي بالاتر و درگيري ذهني كمترين رتبه را دارد؛ كه در اين باره، گروه صنعتي بارز ميبايد در بحث اطلاع رساني بيشتر در باره ي فراورده خود تلاش بيشتري كند. علاوه بر آن، آناليز نتيجه ها نشان ميدهد كه در گروه سني پايينتر، خريد افراد به علت وابستگي است نه دلبستگي.