شناسايي، كمي سازي و پيش بيني الگوهاي سيماي سرزمين در مكان و زمان

Identifying, Quantifying and Predicting of Landscape Patterns in Space and Time

در بوم شناسي سيماي سرزمين، رويكردهاي شناسايي و كمي سازي الگوهاي سيماي سرزمين براي نمايش گسسته سيماي سرزمين به خوبي توسعه داده شده اند. گسسته سازي اغلب به عنوان كلي سازي و ساده سازي ديده شده است. با اين وجود، الگوهاي سيماي سرزمين به وسيله فرايندهاي پويا و پيچيده اي شكل گرفته اند كه در مقياس هاي مكاني و زماني مختلفي عمل مي كنند. بنابراين، هنگامي كه سيماهاي سرزمين به عنوان شيب هاي تدريجي ديده مي شوند و يا به هنگام كمي سازي مكاني سطوح تدريجي حاصل از شبيه سازي سيماهاي سرزمين، معيارهاي سيماي سرزمين استانداردي كه بتواند الگوهاي گسسته سيماي سرزمين يا ويژگي هاي فردي لكه ها را كمي سازي كند، وجود ندارد. اين مطالعه با هدف شناخت و درك رويكردهاي به كار رفته در بوم شناسي سيماي سرزمين به منظور توصيف ناهمگني مكاني اكوسيستم ها، به بررسي و تجزيه و تحليل رويكردهاي مختلفي از قبيل معيارهاي سيماي سرزمين، معيارهاي سنجش سطح، تجزيه و تحليل طيفي و موجي، معيارهاي حاصل از زمين آمار و زنجيره هاي خودكار ماركوف در كمي سازي تغييرات مكاني- زماني الگوها مي پردازد. وجود رويكردها و روش هاي مختلف در شناسايي، كمي سازي و پيش بيني الگوهاي سيماي سرزمين بيانگر اين است كه الگوهاي سيماي سرزمين را نمي توان تنها با يك معيار يا شاخص خاص ارزيابي يا كمي سازي كرد. بنابراين، روش هاي كمي سازي را بايد با توجه به هدف بررسي الگوهاي سيماي سرزمين و فرايندهاي بوم شناختي مورد نظر انتخاب كرد.

In landscape ecology, approaches to identify and quantify landscape patterns are well developed for discrete landscape representations. Discretization is often seen as a form of generalization and simplification. Landscape patterns however are shaped by complex dynamic processes acting at various spatial and temporal scales. Thus, standard landscape metrics that quantify static, discrete Overall landscape pattern or individual patch properties may not suffice when viewing landscapes as gradients or when quantifying spatially dynamic response surfaces resulting from model simulations of landscapes. As such, this study aimed to identify and provide an understanding of the applied approaches for describing spatial heterogeneity of ecosystems in landscape ecology. Different approaches were evaluated including landscape metrics, surface metrics, wavelength and spectral analysis, geostatic indices and Markova chains in quantifying changes of temporal– spatial patterns. Existence of different approaches and methods in identifying, quantifying and predicting of landscape patterns shows that landscape patterns may not be quantified using only one index or metric, rather, quantifications methods should be selected with regards to the aim when revealing the desired landscape patterns and ecological processes.