بررسي ميزان آگاهي و استفاده ي زنان روستايي از خدمات دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات روستايي (مطالعه موردي: شهرستان شهرضا)

Investigating the Knowledge and Use of ICT Services by Rural Women in Rural Offices (the Case of Shahreza County)

اين پژوهش باهدف بررسي ميزان آگاهي و استفاده ي زنان روستايي از خدمات دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات روستايي انجام‌شده است. جامعه آماري پژوهش شامل 5018 زنان روستايي باسواد و بالاي 15 سال در 16 روستاي داراي دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات شهرستان شهرضا بود كه با استفاده از فرمول كوكران، 190 زن روستايي به‌عنوان نمونه ي آماري انتخاب و پرسشنامه‏ به روش نمونه گيري طبقه اي با انتساب متناسب به‌صورت تصادفي در روستاها توزيع گرديد. نتايج پژوهش نشان مي-دهد بيشترين ميزان آگاهي از خدمات به ترتيب اولويت، آگاهي از خدمات پايه، خدمات اجتماعي، خدمات آموزشي، خدمات اطلاع رساني و خدمات اقتصادي است و بيشترين ميزان مراجعه به اين دفاتر، به ترتيب براي دريافت خدمات پايه، خدمات اطلاع رساني، خدمات اجتماعي، خدمات آموزشي و خدمات اقتصادي مي باشد. نتايج حاصل از آزمون فريدمن نشان مي دهد تفاوت معني داري در سطح يك درصد بين آگاهي زنان روستايي از پنج گروه خدماتي مذكور وجود دارد به‌طوري‌كه بيشترين ميزان آگاهي آنان از خدمات پايه و كمترين آگاهي آنان از خدمات اقتصادي مي باشد. همچنين بين مراجعه زنان روستايي به دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات جهت دريافت پنج گروه خدماتي مذكور در سطح يك درصد تفاوت معني دار وجود دارد به‌طوري‌كه بيشترين ميزان مراجعه جهت دريافت خدمات پايه است.

This study is aimed at investigating rural womenʹs awareness of and use of rural ICT service offices. The statistical population consisted of 5018 over 15- year- old literate rural women in 16 villages with ICT offices in the Shahreza County. Using the Cochran’s formula, 190 rural women were selected as the sample and stratified proportional random sampling questionnaire was distributed by stratified sampling with proportional allocation in the villages. The results show that the highest level of awareness of the services is awareness of basic services, social services, educational services, information services and financial services, respectively and the highest number of those going to these offices want to receive basic services, information services, social services, educational services and economic services, respectively. The results of the Friedman test showed a significant difference between rural womenʹs awareness of five groups of services with 1 percent confidence in a way that their highest awareness is of basic services and their least awareness is of financial services. Furthermore, there is significant difference between rural womenʹs referring to ICT offices to receive five groups of services at 1 percent confidence in such a way that their most demand from the ICT offices is to receive basic services.