عنوان مقاله :
بررسي قابليت استفاده از نقشه واحدهاي خاك بهمنظور برآورد تغييرات مكاني فاكتور فرسايشپذيري خاك
عنوان فرعي :
Investigation of Applicability of Soil Map Units to Estimate the Spatial Variability of Soil Erodibility
پديد آورنده :
اميدوار ابراهيم
پديد آورندگان :
كاويان عطا الله نويسنده دانشيار دانشكده منابع طبيعي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري Kavian Ataollah , سليماني كريم نويسنده استاد دانشكده منابع طبيعي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري Solaimani Karim , مشاري سميه نويسنده دانشجوي دكتري علوم و مهندسي آبخيزداري دانشگاه هرمزگان Mashari Somayeh
سازمان :
استاديار دانشكده منابع طبيعي و علوم زمين دانشگاه كاشان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 0
كليدواژه :
كريجينگ , نقشه خاك , GLM , فاكتور فرسايشپذيري , زمينآمار
چكيده فارسي :
براساس رابطه جهاني فرسايش خاك (USLE) يكي از عوامل ششگانه موثر بر فرسايش آبي، فرسايشپذيري خاك (K) است. محاسبه فاكتور K با استفاده از اندازهگيريهاي مستقيم روي كرتهاي طبيعي دقيقتر انجام ميشود كه اين امر در مساحتهاي بزرگ غيرممكن است. براي مقابله با اين مسيله مقادير اندازهگيريشده فاكتور K را به خصوصيات خاك ارتباط داده و از نقشههاي طبقهبندي خاك استفاده ميكنند. در مطالعه حاضر، قابليت نقشه خاكشناسي بهمنظور استفاده بهعنوان نقشه فرسايشپذيري خاك در مقياس حوزه آبخيز مورد ارزيابي قرار گرفت. اين موضوع با استفاده از بررسي تغييرات فاكتورهاي برآوردكننده فرسايشپذيري خاك در تيپهاي مختلف موجود در نقشه خاكشناسي دنبال شد. همچنين بهمنظور نشان دادن پراكنش مكاني فاكتور K از تكنيك زمين آمار و روش كريجينگ استفاده شد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه از بين پارامترهاي برآوردكننده فرسايشپذيري خاك درصد سيلت، ساختمان خاك و نفوذپذيري داراي اختلاف معنيداري در برخي از تيپهاي خاك بوده و درباره ساير پارامترها و همچنين فاكتور K اختلاف معنيداري مشاهده نشد. بنابراين در يك نتيجهگيري كلي از اين پژوهش ميتوان گفت كه نقشههاي معمولي تيپهاي خاك در منطقه مورد مطالعه، قابليت استفاده براي محاسبه فاكتور فرسايشپذيري را ندارند.
چكيده لاتين :
Soil erodibility is one of the six components affecting water erosion of the universal soil loss equation (USLE). K-factor is best obtained from direct measurements on natural plots. This is an infeasible task on large scales. To overcome this problem measured K-factor values have been related to soil properties and the soil classification maps are used. The current research examines the ability of the soil maps for calculation of erodibility factor in the watershed scale. This subject was followed by investigation of difference of erodibility components among the soil types of Darabkola Watershed. Also, geostatistical technique with Kriging method are used for representation of the spatial distribution of K-factor. Results showed that among the K-factor components, percent of silt, structure class and permeability had significant difference between some of soil types, and other components and K-factor didn’t have significant difference. In conclusion any coincidence seemed between erodibility map and soil types map.
عنوان نشريه :
مهندسي اكوسيستم بيابان
عنوان نشريه :
مهندسي اكوسيستم بيابان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1394