پاسخ درختان بلوط وي ول (Quercus libani Oliv) به تنش ناشي از كلازني در زاگرس شمالي

گلازني (سرشاخه زني) درختان جنگلي، يكي از بهره برداريهاي سنتي رايج در بخش هايي از جنگلهاي زاگرس شمالي، از جمله جنگلهاي شهرستان بانه (منطقه مورد مطالعه) مي باشد كه مردم محلي در تلاش براي حل بحران كمبود علوفه و سازگار كردن نظام معيشتي خود با دشواريها و محدوديتهاي طبيعت پيرامونشان، ابداع كرده اند. گلازني، مي تواند در ساختار توده و ريختار درختان ايجاد اختلال نمايد. هدف اين پژوهش بررسي ميزان تأثيرپذيري درختان ويول از تنش گلازني بوده و از نمايه هاي زيست سنجي اين گونه براي ارزيابي استفاده شده است. مواد و روشها: براي انجام اين تحقيق، يك توده گلازنين شده (0/7 هكتار) و يك توده گلازني شده (يك هكتار) در مجاورت يكديگر و با شرايط فيزيوگرافي تقريبا مشابه در روستاي كوخ مامو، شهرستان بانه، استان كردستان انتخاب شدند. با انجام آماربرداري صددرصد، براي تمامي درختان با قطر يقه بيش از 5 سانتيمتر، اسم گونه ثبت و قطر يقه اندازه گيري شد. در مورد درختان ويول، علاوه بر قطر يقه، دو قطر بزرگ و كوچك تاج، ارتفاع كل و ارتفاع تنه نيز مورد اندازه گيري قرار گرفت. بعد از بررسي نرمال بودن داده ها، نمايه هاي زيست سنجي درختان ويول در دو توده با استفاده ار آزمون t مستقل و الگوي پراكنش درختان ويول در طبقات نمايه هاي زيست سنجي مورد بررسي با استفاده از آزمون مربع كاي مورد مقايسه قرار گرفت. يافته ها: نتايج نشان دهنده كاهش معني دار نمايه هاي زيست سنجي گونه ويول (قطر، ارتفاع كل، ارتفاع تنه، ارتفاع تاج و سطح تاج) در توده گلازني شده مي باشد. نمايه نسبت ارتفاع تاج به ارتفاع كل درختان ويول در توده گلازني شده از توده كمتر دست خورده بيشتر مي باشد. نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين تحقيق، گلازني به طور كلي باعث كاهش نمايه هاي زيست سنجي درختان ويول مي شود كه تأييد كننده اثرات منفي گلازني بر نمايه هاي ياد شده مي باشد.