عنوان مقاله :
مقايسه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در دولتهاي خاتمي و احمدينژاد
پديد آورنده :
صادقيان رضا
پديد آورندگان :
موسوي سيد قايم نويسنده دانشجوي دكتري علوم سياسي، گرايش مطالعات ايران، دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرضا (نويسنده مسيول)
سازمان :
دانشجوي دكتري علوم سياسي، گرايش مطالعات ايران، دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرضا (نويسنده مسيول)
اطلاعات موجودي :
ماهنامه سال 1396 شماره 16
كليدواژه :
ساختار بينالملل , سياست خارجي , نظام بينالملل , واقعگرايي ساختاري
چكيده فارسي :
بررسي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران از منظر تيوريهاي مختلفي تبيين شده است، به نظر ميرسد اگر چه جوهر اين سياست ناشي از اصول آرمانگرايانه است، در اجرا تا حدود زيادي متاثر از اقتضايات واقعگرايي بوده است. در اين پژوهش نگارندگان، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در دولتهاي خاتمي و احمدينژاد را براساس تيوري واقعگرايي ساختاري كنت والتز مقايسه و بررسي كردهاند. والتز مهمترين مشخصه نظام بينالملل را آنارشي ميداند و اينكه هر كشور در مواجهه با تهديد هژمونيك يكي از سه استراتژي موازنه قدرت، دنبالهروي و يا كناركشيدن را انتخاب ميكند. در دولتهاي خاتمي و احمدينژاد، با رويكردهاي متفاوتي در عرصه سياست خارجي روبرو هستيم. ولي اين تغييرات شامل نگرشهاي متفاوت به تاكتيكها ميباشد و چرخشي را در اصلهاي اعلامي (عزت، حكمت و مصلحت) ايجاد نميكند. اتخاذ سياست خارجي براساس گفتگوي تمدنها در دولت خاتمي و سخن گفتن از عدالت، مهرورزي، حفظ كرامت انساني و توجه به اخلاق و معنويت در دولتهاي نهم و دهم، در شرايطي بيان ميگردد كه آن سه اصل را سرلوحه تلاشهاي ديپلماتيك قرار دادهاند.
اطلاعات موجودي :
ماهنامه با شماره پیاپی 16 سال 1396