عنوان مقاله :
خوانش دريدا از مفهوم اكنون در پديدار شناسي هوسرل
پديد آورندگان :
باكويي كتريمي، حوريه دانشگاه تبريز , صوفياني، محمود دانشگاه تبريز - گروه فلسفه
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1396 شماره 77/1
كليدواژه :
دريدا , متافيزيك , پديدارشناسي , هوسرل
چكيده فارسي :
خوانش دريدا از مفهوم «اكنون» هوسرل در بستر انتقادهايي آشكار مي شود كه به آن مفهوم وارد مي سازد؛ انتقادهايي كه با پيش فرض انكار متافيزيك حضور همراه است. وي با قرار دادن پديدار شناسي در ذيل متافيزيك حضور، آن را جزئي از همان سنت رايج فلسفه غربي قلمداد مي كند و راه حل رهايي فلسفه خود از اين چارچوب متداول را، توجه به جنبهٔ مقابل حضور يعني، غيريت مي داند. بر اين اساس، دريدا مفهوم اكنون را نيز نشان دهنده حضور در مقابل غياب تلقي مي كند و انتقاداتي بر آن وارد مي سازد. او مهمترين نقد خود به اكنون را بر اساس دو امكان به ظاهر ناسازگار موجود در اين مفهوم مطرح مي كند. اين دو امكان عبارتند از: اكنون منبسط، اكنون در حالت پيوستگي با ياد سپاري و پيش نگري، و ديگري اكنون به مثابه نقطه منشأ با خصلت آغازين بودنش، در اين نوشتار نخست انتقادهاي دريدا از مفهوم زمان را در هوسرل بيان مي كنيم و سپس ضمن ارزيابي آنها و با اشاره به حد بودن انطباع اوليه و ساختار سه پايه اي اكنون، نشان مي دهيم كه اين انتقادات بر نگرش هوسرل به مفهوم اكنون وارد نيستند، زيرا با توجه به حد بودن انطباع اوليه و در نتيجه عدم استقلال آن از طرفين حد، تلقي آن به صورت نقطه منشأ منتفي مي گردد و ادراك يك عين، ادراكي داراي ديرند خواهد بود. ساختار سه پايه اي اكنون، پيو ستاري متقابل از انطباعات اوليه و يادسپاري و پيش نگري را فراهم ميسازد كه بر پايهٔ آن هيچ انطباع اوليه اي به تنهايي (به صورت نقطه منشا) و بدون در نظر گرفتن اين پيوستگي قابل درك نيست.