اثربخشي كاهش توسل به حبس از منظر مديريت گرايي كيفري

The Effectiveness of Reducing the Use of Imprisonment from the Perspective of Criminal Management Orientation

از حدود سه دهه پيش شمار بالاي زندانيان، كمبود فضاي زندان، هزينه رو به افزايش آن و ميزان بالاي تكرار جرم در زندانيان جرم شناسان را به انديشه كاهش توسل به مجازات حبس به عنوان مجازات اصلي نظام عدالت كيفري سوق داد كه با اين گرايش، ضمانت اجراهايي به عنوان مجات هاي جايگزين حبس يا اجتماع محور ايجاد شدند. اين مجازات ها امروزه صورت هاي مختلفي يافته و اهداف گوناگوني را دنبال مي كنند و هر روز در كشورهاي جهان در حال گسترش مي باشند. طبق آمارها و مطالعات انجام شده توسط حقوقدانان و جرم شناسان در اكثر كشورهاي جهان، مجازات حبس، در دستيابي به اهداف اصلي مجازات ها (اصلاح و درمان مجرم و بازپذيري اجتماعي او) ناموفق بوده و هم از لحاظ عملي و هم از لحاظ نظري با بحران و ناكارآمدي مواجه بوده است و لذا تصويب قانون جامع و كامل در خصوص مجازات هاي جايگزين حبس و بسترسازي لازم در اين زمينه و نيز آگاه سازي مردم و قضات، از موجبات و شرايط اساسي اجراي صحيح آن مي باشد.

The large number of prisoners, a shortage of prison space, the rising costs of prisons and the high rate of crime repetition among prisoners for over three decades have made criminologists think of reducing the use of imprisonment as the main punishment of the criminal justice system, which gave rise to other community-based types of punishment to replace imprisonment. These punishments are used in different ways nowadays, pursue different objectives and are expanding every day in the world. According to statistics and the studies conducted by lawyers and criminologists in most countries, imprisonment has actually failed to achieve the main objectives of punishment (reform and treatment of criminals and social rehabilitation of offenders) and has faced a crisis and inefficiency both in practice and theory. Therefore, adopting a comprehensive law on alternative punishments of imprisonment and providing the background for this, and also raising the people and judges' awareness will pave the way for its effective and accurate implementation.