مقايسه ي ابعاد حقوقي قائم مقامي با جانشيني غير قائم مقام

Comparison of Legal Dimensions of Subrogation with Non-Deputy Succession

قرارداد مخلوق اراده طرفين و موجد حق و تكليف براي آنان است و در حق اشخاص ثالثي كه نسبت به آن بيگانه اند مؤثر نمي باشد. به استناد اصل نسبي بودن قرارداد، آثار عقد، اعم از حقوق و تعهدات ناشي از آن، دامن گير اشخاصي مي شود كه با اراده آزاد خود قرارداد را منعقد نموده اند و جز در موارد استثنايي، ثالث تحت تأثير عقد ديگران قرار نمي گيرد. با اين همه فوت يكي از طرفين عقد در مواردي، سبب مي شود تا وارث او به عنوان قائم مقام، به جاي او تكيه زند و جانشين مورث خود در قرارداد مي شود كه انعقادكننده آن نبوده است؛ بنابراين انتقال حقوق و تعهدات ناشي از عقد است. گاه قانون گذار و برخي نويسندگان دو واژه نماينده و قائم مقام را به جاي يكديگر به كاربرده و حتي در برخي مصاديق آنها را واحد پنداشته اند حال آنكه نمايندگي و قائم مقامي دو نهاد مستقل و متفاوت مي باشند به نحوي كه در نمايندگي، نماينده بنام و به حساب اصيل اقدام نموده و در نتيجه سود وزيان عمل وي متوجه اصيل خواهد بود در حالي كه قائم مقام جانشين صاحب حق شده و حق او را بانام و به حساب خود اعمال مي نمايد شايد دليل كاربرد اين ترادف لغوي آنها باشد. محقق در اين مقاله به دنبال اين است كه به اين سوال پاسخ دهد كه قائم مقام ها از جمله موصي له و... با جانشينان غير قائم مقام از جمله الحاكم ولي الممتنع، مدير تصفيه و... از نظر مفهوم و مباني، قلمرو، آثارو نتايج با يكديگر چه تفاوت هايي دارند

The contract is creature of the will of the parties and existence of the right and duty for them, and does not affect the right of third parties that are alien to it. Based on the principle of the relativity of the contract, the effects of the contract, including the rights and obligations arising from it is occurred to persons who have concluded the contract with their free will, and except in exceptional cases, third parties are not affected by the contract of others. The death of one of the parties in the cases causes to his heir as the deputy to be replaced and to be substitutes his legator in contract that not has been its concluding. Therefore, the transfer of rights and obligations is arising from the contract. Sometimes legislators and some writers have used two terms of representation and deputy in one place, and even in some cases, they have considered them as one - while representing and subrogation are two independent and different institutions, so that in the representative, the representative has acted to genuine account and name, as a result, his profits of his actions will be for genuine. While the deputy is the successor of the rightful owner and applies his right to his account, it may be the reason for the use of this lexical syntax. In this paper, the researcher is seeking to answer the question that the deputy, including devisee etc. with non-deputy successors such as Al-Hakam Vali al-Mumta, bailiff etc. in terms of the concept and foundations, the realm, the effects have what differences with each other?