دوركين و مسائل عدالت بين نسلي: درآمدي بر نظريه برابري در منابع بين نسلي

نظريه هاي عدالت به هنگام ترسيم مقتضيات عدالت، ناگزير نگاهشان به آينده است. دغدغه هاي بين نسلي كه در پي معضلات زيست محيطي و تخليه منابع طبيعي روزافزون شده است، مسائل جديدي را طرح كرده كه شامل قلمرو، الگو و معيار عدالت بين نسلي است. هر چند «دوركين» مستقلاً از عدالت بين نسلي بحث نكرده، نظريه برابري در منابع كه تصويري واحد از ارزش هاي جوامع انساني از جمله عدالت ارائه مي دهد، اين قابليت را دارد تا به اين مسائل پاسخ دهد. اصول استقلال و تعبيرپذيري ارزش ها در كنار برداشت خاص از حقوق باعث مي شود تا بتوان با استفاده از روش واسازي، نظريه برابري در منابع بين-نسلي را ارائه نمود. اين نظريه، فردمحور با نگاه به تمامي نسل هاي آينده است كه در آن حفظ كرامت انساني همگان مدنظر است. اين هدف با رعايت دو اصل اهميت برابر به سرنوشت انسان ها در تمام اعصار و نيز احترام يكسان به مسئوليت هاي شخصي شان در قبال زندگي هايشان محقق مي شود.

Theories of justice are bound to look at the future when it comes to outline the requirements of justice. Intergenerational concerns that have been aggravated by environmental problems and natural resource depletion have brought out new issues including the realm, pattern, and criterion of intergenerational justice. Although Dworkin has not discussed independently about intergenerational justice, the theory of equality in resources, providing uniform images of values of human societies such as justice, has the capability to respond to these issues. The principles of independence and Interpretation of values, together with the specific interpretation of rights, make it possible provide the theory of intergenerational equality of resources using the deconstruction method. This theory is individualistic considering all future generations along with preserving the human dignity of everyone. This goal is achieved by observing the two principles: first, it must show equal concern for the fate of every person throughout the ages. Second, it must respect equally the personal responsibilities of each person towards their lives.