عنوان مقاله :
برساختهاي شخصي فهم همسران خيانت ديده از بخشايش همسر
عنوان فرعي :
Personal Constructs of Betrayed Spouses’ Understanding of Forgiveness
پديد آورنده :
رفيعي عليرضا
پديد آورندگان :
كلانتري مهرداد نويسنده استاد دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه اصفهان Kalantari , نشاطدوست حميدطاهر نويسنده استاد دانشگاه علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه اصفهان Neshat Doost , عريضي حميدرضا نويسنده دانشكدهي علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه اصفهان Arizi Hamidreza
سازمان :
علوم پزشكي مازندران
كليدواژه :
خيانت , نظريه زمينهاي , همسران , بخشايش
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش، ارايه يك چارچوب نظري و مدل پارادايمي از برساختهاي شخصي همسران خيانت ديده از بخشايش همسر در زندگي آنهاست. به اين منظور از روششناسي كيفي و نظريه زمينهاي استفاده شده است و از طريق نمونهگيري هدفمند، پس از انجام 20 مصاحبه عميق با مشاركتكنندگان كه شامل 13 زن و 7 مرد مراجعهكننده به مراكز مشاوره در شهر اصفهان است به اشباع نظري رسيد. مشاركتكنندگان افرادي هستند كه همسر آنها (زن يا مرد) مرتكب خيانت شده و آنان نيز خطاي او را بخشيدهاند. براي دستيابي به چارچوب نظري از طريق 3 مرحله كدگذاري، بيش از 170 گزاره معنادار، 34 خرده مقوله، 14 مقوله اصلي و يك مقوله هسته با عنوان «بخشايش به مثابه بازنمايي انساني، معنوي و اجتماعي هدفمند و عقلاني براي بقاي زندگي مشترك در قالبي فايدهانگارانه» استخراج شد. اين چارچوب نظري مطرح ميكند كه ترس از عدم بخشايش هزينههاي بالاتري را به افراد متحمل ميكند و پذيرش مقوله بخشايش مطلوبترين و اجتنابناپذيرترين راهبرد براي حل مسايل شخصي و خانوادگي، در دسترس همسران خيانت ديده است. آنها با ارايه و نمايش يك بخشايش انساني، معنوي و عقلاني هدفمند در راستاي حفظ و بقاي زندگي مشترك سرمايه گزاري ميكنند.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to provide a theoretical framework and a paradigmatic model of forgiveness based on personal constructs of betrayed couples in their lives. For this purpose, qualitative methodology and grounded theory was used. Through purposive sampling and after conducting 20 deep interviews with participants including 13 females and 7 males referred to several counseling centers in Isfahan, theoretical saturation was achieved. Participants were individuals whose spouses (male or female) committed infidelity but they had forgiven their transgression. To achieve theoretical framework a three-stages coding was conducted. More than 170 significant statements, 34 subcategories, 14 major categories and a core category with the title of "forgiveness as a humanistic, spiritual, social, purposeful and rational representation to keep marriage in a benefit-seeking template" were extracted. This theoretical frame-work suggests that fear of being unforgiven causes more injuries and forgiveness provides the most desirable and inevitable strategy for solving individual and family problems. By presenting and displaying a humanistic, spiritual, rational and purposeful forgiveness, forgiving partners invest in saving and preserving their marriage.
عنوان نشريه :
خانواده پژوهي
عنوان نشريه :
خانواده پژوهي