بررسي رابطه حمايت سازماني ادراك شده با پيشگيري از جرم عليه ميراث فرهنگي (مورد مطالعه استان گيلان)

Investigating the relationship between perceived organizational support and crime prevention against cultural heritage (Case study of Guilan province)

هدف اصلي اين تحقيق، تبيين رابطه حمايت ادراك شده بر پيشگيري از جرايم عليه ميراث فرهنگي بود. پس از مقايسه ديدگاهها و تعاريف مختلف از حمايت سازماني و جرم با روش گردآوري داده ها از نوع تحقيقات توصيفي به سنجش پيشگيري از جرايم عليه ميراث فرهنگي استان گيلان پرداخته شد. با توجه به جدول تعيين حجم نمونه كرچسي و مورگان، تعداد حجم نمونه براي اين پژوهش 387 نفر از كاركنان سازمان ميراث فرهنگي استان گيلان بودند. روش نمونه گيري در اين پژوهش به صورت احتمالي و تصادفي و ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه بود. نتيجه تحليل فرضيات نشان داد كه مدل پژوهشگر در مدل اندازه گيري نهايي و هم مدل ساختاري و در نهايت مدل كلي كيفيت مناسبي داشت. مقدار ضريب تعيين چندگانه (R2) براي متغير حمايت سازماني ادراك شده برابر با 771/0 شد كه اين مقدار نشان مي دهد متغيرهاي مساوات، حمايت سرپرست، زمينه هاي شغلي و پاداش هاي سازماني توانستند حدود 78 درصد از رفتار متغير حمايت سازماني ادراك شده را پيش بيني نمايند. با توجه به نتايج تحقيق حاضر، در مجموع تمام پنچ فرضيه تحقيق تاييد شد.

The main purpose of this study was to explain the relationship between perceived support for the prevention of crimes against cultural heritage. After comparing different perspectives and definitions of organizational and crime support, the method of data collection was a descriptive study to assess the prevention of crimes against the cultural heritage of Guilan province. According to the sample size set for Kirchsey and Morgan, the sample size for this research was 387 employees of the Cultural Heritage Organization of Guilan province. The method of sampling in this research was a probabilistic and randomized questionnaire. The result of the analysis of assumptions showed that the researcher model had a good quality in the final measurement model and structural model, and finally the overall model. The value of the multiple determination coefficient (R2) for the perceived organizational support variable was 0.771, which indicates that egalitarian variables, supervisor support, occupational fields and organizational rewards managed to account for about 78 percent of the perceived organizational support variable forecast. According to the results of this study, all five of the research hypotheses were approved.