كليدواژه :
روش تحقيق , نوشتن و تحقيق كيفي , نوشتن و جريان فكر , نوشتن و خودشناسي , نوشتن و روش تحقيق , نوشتن و كشف
چكيده فارسي :
نگرشهاي سنتي درمورد نوشتن محدود هستند مانند رابطه تحقيق و نوشتن كه ما تحقيق ميكنيم تا بدانيم و آگاه شويم. سپس شناختي را كه پيدا كردهايم مينويسيم تا نتايج تحقيق را ثبت كرده باشيم. در نوشته حاضر عكس اين نگرش را ارايه ميدهيم. مبني بر اينكه: ما مينويسيم تا ياد بگيريم، زيرا كه نوشتن يك روند مكانيكي نيست، بلكه يك روند يادگيري، باز توليد و خلاقيت است. در ضمن آن عمل نوشتن و متن نوشته شده تاثير زيادي در آموزش نگارندهاش ايفا ميكند. پس نوشتن به منزله روش تحقيق به شمار ميرود. چنين بينشي ميتواند در آموزش همگان كه به كار نوشتن علاقهمندند، بسيار اثرگذار باشد. هنگامي كه نوشتن از اين منظر ديده ميشود، داراي كاركردهاي گوناگون سودمندي است؛ يافتههاي اين مقاله، بدان اشاره ميكند. مهمترين آنها عبارتاند از: نوشتن بهمنزله تحقيق و ادامه تحقيق، روند كشف افقهاي جديد فكري و مطالب، خودشناسي و آگاهي از اعماق ذهن خويشتن، تبديل احساس به فكر و عينيت دادن به احساسات و افكار، خلاقيت و ايجاد بستر جديد جهت درك گروهها، جامعه و فرهنگ. پيشرفت در نوشتن به تمرين نيازمند است، در اين راستا پيشنهادهاي عملي در انتهاي مقاله در صورت اجرا ميتواند فرد را به كاركردهاي سودمند نوشتن، مجهز كند.