عنوان مقاله :
درآمدي بر كاربرد منطق فازي در تبيين امور سياسي
پديد آورنده :
جمشيدي محمحسين
پديد آورندگان :
مرادي روح الله نويسنده منابع طبيعي استانداري فارس
سازمان :
استاديارگروه روابط بين الملل دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
سامانه فازي , سياست , مجموعه هاي فازي , نسبيت , منطق فازي , ابهام , تصميم گيري , روش فازي
چكيده فارسي :
نظريهپردازان منطق فازي با وجود شاخصههايي چون عدم قطعيت، نسبيت و كثرت متغيرها، و نيز با پيشرفتي كه در سالهاي اخير در حوزههاي گوناگون علوم و معارف داشتهاند، مدعي ارايه نوعي روش جديد در راستاي تبيين و رسيدن به نتايج دقيقتر در تحقيق هستند. بر اين مبنا، ميتوان دريافت كه پديدههاي سياسي امور ارادي انسانياند و از آنجا كه عدم قطعيّت و دخيل بودن متغيّرهاي فراوان در اينگونه امور و پديدهها نقش دارند؛ بنابراين، بنيانهايي نظري كه بتوانند از يكسو اين امور و فرايندها را به لحاظ زيربنايي تبيين كنند و از سوي ديگر، چهارچوبي منطقي براي حصول نتايج صحيح را فراهم آورند، از اهميت ويژهاي برخوردارند. از اينرو، در اين نوشتار به موضوع كاربرد منطق يا نظريه فازي در علوم سياسي توجه ميشود. در اين راستا، پس از معرفي مختصر منطق فازي و نگاهي كوتاه به مباني معرفتشناسي آن، سعي خواهد شد تا چگونگي كاربرد آن در تبيين امور، پديدهها و روند تصميمگيريهاي سياسي ارايه شود. درحقيقت، تلاش بر اين است كه براساس نظريه يا منطق فازي، نوعي نگرش جديد در باب معرفت سياسي پيشنهاد شود و امور و تصميمات سياسي بر مبناي آن تفسير شوند. پس با توليد نظريه يا ساخت چهارچوبي نظري است كه واقعيتها در درون آنها معناي تازهاي پيدا ميكنند و در ادامه آن با نقد و بررسي صاحبنظران تكامل مييابند. منطق فازي نيز با ورود در حيطه علوم انساني و مبنا قرار گرفتن آن در تشريح امور اجتماعي و سياسي از اين فرايند مستثنا نيست
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني