عنوان مقاله :
دانش روابط بينالملل و مسيله بازگشت به دين
عنوان فرعي :
International Relations and the Religious Resurgence
پديد آورنده :
هاديان ناصر
پديد آورندگان :
شوري محمود نويسنده دانشجوي دكتري روابط بين الملل، دانشگاه تهران Shoori Mahmood
سازمان :
استاديار روابط بين الملل، دانشگاه تهران
كليدواژه :
فرهنگ , دانش روابط بينالملل , اسلامگرايي , دين
چكيده فارسي :
تحولات چند دهه اخير كه از آن تحت عنوان اسلامگرايي، بنيادگرايي يا بازگشت دين به روابط بينالملل نام برده ميشود، تاكنون علاوه بر موضعگيريهاي سياسي، به مجادلات نظري فراواني در حوزههاي مختلف علوم اجتماعي از جمله دانش روابط بينالملل رقم زده است. تا پيش از رويدادهاي اخير، عملاً مقوله دين به دلايل مختلف در آثار اصلي نظريههاي روابط بينالملل مورد بيتوجهي قرار گرفته بود و جريان اصلي نظريهپردازي در روابط بينالملل عوامل فرهنگي و اجتماعي و از جمله مسيله دين را اموري مربوط به حوزه داخلي دولتها و نامرتبط با حوزه روابط بينالملل تلقي ميكرد. با اين حال، بسياري از نظريهپردازان اهميت تاثيرگذاري اديان در رويدادهاي پس از جنگ سرد را به منزله بازگشت دين به روابط بينالملل و مستلزم بازنگري جدي در پيش فرضهاي نظري دانش روابط بينالملل ارزيابي ميكنند. فرض مقاله حاضر اين است كه به رغم آنكه تحولات مرتبط دين در سه دهه گذشته تاثيرات تعيينكنندهاي بر معادلات بينالمللي و شرايط زيست جهاني گذاشته، دانش روابط كمك زيادي به فهم اين تحولات نكرده است.
چكيده لاتين :
The developments of the past couple of decades in international relations that are referred to as either Islamism, fundamentalism or religious resurgence have been subject to many theoretical and practical debates in political circles. Before such developments, religion was ignored in the primary works done in International Relations and the IR mainstream theories had sidelined the socio-cultural issues including religion as matters belonging to the internal states black boxes and irrelevant to International Relations. Despite this, many IR scholars have gone so far as to reconfiguration of the fundamental assumptions of IR in a way that includes religion, most particularly due to the developments they have observed with respect to the effectiveness of religion in the post-cold war international landscape. We here study this fact that in spite of being immensely effective and relevant to the international relations developments of the past three decades, religion has stayed out of IR’s focus and its significance received little attention or recognition.
عنوان نشريه :
روابط خارجي
عنوان نشريه :
روابط خارجي