عنوان مقاله :
برجستگي بعد امنيت و توسعهمحوري در سياست خارجي ج. ا. ايران (از دهه 80 تاكنون)
پديد آورنده :
هاشم پور پيروز
سازمان :
دانشجوي دكتري علوم سياسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد لامرد
كليدواژه :
توسعه , جمهوري اسلامي ايران , سياست خارجي , امنيت
چكيده فارسي :
سياست خارجي بعنوان مجموعه خطمشيها، تدابير، روشها و انتخاب مواضعي كه يك دولت در برخورد با امور مسايل خارجي در چارچوب اهداف كلي نظام سياسي اعمال مينمايد، بر اصولي ثابت و پايدار استوار است كه در عرصههاي بينالمللي راهنماي رفتار و كنش سياست خارجي قرار ميگيرند. در اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي-تحليلي و به شيوه تحقيق كتابخانهاي و اينترنتي بدنبال پاسخ فرضي به اين سوال هستيم كه جايگاه مولفههاي امنيتمحوري و توسعهمحوري در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در فاصله سالهاي 1384 تا 1394 چگونه بوده است؟ و در پاسخ اشاره كرديم گرچه براساس اصول مدون قانون اساسي جمهوري اسلامي اصولي همچون حمايت از مستضعفين و محرومان، مقابله با استكبارگران و قدرتمندان، حمايت از اتحاد امت اسلامي و شيعي و متاثر از اوضاع منطقه متشنج خاورميانه، رويكرد سياست خارجي ما بطوركلي سمتوسوي انقلابي و به تبع آن امنيتمحوري داشته است اما برجستگي اين روند در دولتهاي نهم و دهم بسيار بيشتر بوده تا جاييكه سياست خارجي ايران در اين دوران تحت تاثير گفتمان آن دولت، به سمت تقابل با جهان و ايجاد فضايي امنيتي در اطراف كشور ما در منطقه گرديد و بجاي پيشبرد سياستي توسعهاي و اقتصادي عملاً با يك سياست تهاجمي همراه بود كه نمود آن در بحث هستهاي و تصويب قطعنامههاي شوراي امنيت بر عليه منافع ملي ما بود و در نقطه مقابل دولت يازدهم با شعار تعامل سازنده با دنيا و دنبال كردن رويكردي مسالمتآميز در جهت حل مسايل هستهاي با كشورهاي 1+5 تا حدودي از سياست خارجي امنيتمحور كاسته شد و در فضاي پسابرجام اهداف سياستمداران ما به سمت تعامل اقتصادي با دنيا در جهت ايجاد سياست خارجي توسعهمحور و در جهت منافع ملي و دنبال نمودن ديپلماسي فعال توسعهمحور سوق يافته است.