عنوان مقاله :
آشفتگيهاي ليبراليسم ايراني در ساحت فكر سياسي
سازمان :
دكتري علوم سياسي گرايش انديشه سياسي، مدرس دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج
كليدواژه :
ايران , استبداد شرقي , دولت رانتير , فردگرايي , فكر سياسي , ليبراليسم
چكيده فارسي :
نوع نگاه و تعريف ليبراليسم در ايران همواره محل بحث و منازعه بوده و گاه تا علتالعلل تمامي پيشرفتها و كاميابيهاي تمدن غربي ارتقا يافته و گاه چنان در تعريف چارچوبها و مباني آن دچار انحراف و درماندگي گشتيم كه بحث ليبراليسم در مفاهيم بنياديني مانند آزادي و قانونمداري و دموكراسيخواهي و حقوق اوليه بشر تقليل داده شده و فراتر نرفته است. ليبراليسم در ايران مفهومي پيچيده و سهل ممتنع است و گاه در مسيري متضاد با جريان اصلي آن در خاستگاه پيدايش يعني غرب طي مسير ميكند. ليبراليسم در برخورد اول و با كمي اغماض با شاخصههايي مانند آزادمنشي، اومانيسم، اولويت و اصالت علم، توجه خاص با مباحث حقوق بشري و اعتقاد به دموكراسي بعنوان ناگزيرترين شيوه حكومتداري شناخته ميشود ولي با نگاهي به پيشينه تاريخي ليبراليسم و چگونگي ورود آن به ايران با چهرهها، رويكردها و مباحث تيوريكي روبرو ميشويم كه با مفهوم ليبراليسم غربي فاصلهاي بنيادين دارند. اين مقاله در پي آن است تا به بررسي دلايل پراكندگي و آشفتگي در تعريف ليبراليسم و مولفههاي اصلي آن در سپهر فكري و تيوريپردازي سياسي ايران بپردازد و نگاهي داشته باشد به مفهوم ليبراليسم ايرانيزه شده در چارچوب فكر سياسي در ايران