عنوان مقاله :
آزادي ريشه انسانيت مبنايي بر حقوق بشر (در نگاه ژان ژاك روسو)
پديد آورنده :
الماسي مصطفي
پديد آورندگان :
بادامي محمد مهدي نويسنده كارشناسيارشد حقوق بشر، مدرس دانشگاه مفيد قم , جهانگيري جواد نويسنده كارشناسيارشد انديشه سياسي در اسلام، دانشگاه مفيد قم
سازمان :
دكتري جامعهشناسي سياسي، عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور همدان
كليدواژه :
انسان , آزادي , مبنا , حق , حقوق بشر
چكيده فارسي :
در فلسفه و فرهنگ سياسي كمتر واژهاي به اندازه آزادي به بازي گرفته شده است. اين درحالي است كه جمعي از متفكران آزادي را به مفهوم رهايي از هرگونه قيدوبند دانستهاند و جمعي ديگر آنرا فرمانبرداري از عقل معنا كردهاند. انگار كه رمز اين همه اختلاف و ابهام در خود واژه آزادي نهفته باشد. ژان ژاك روسو متفكر قرن هجدهم از فيلسوفان معروف و به نام در بحث بيان مباني فلسفي است. اگرچه روسو، از نخستين روشنگراني است كه مفهوم حقوق بشر را بطور مشخص بكار گرفت وليكن او يك نظريهپرداز در رابطه با حاكميت سياسي بوده و مبناي فكري خود را بر پايه آزادي انسان استوار نموده است. آزادي از نظر روسو سرنوشت ويژه انسان است و از همينرو است كه انسان را از منظر آزادي تعريف ميكند، چنانكه ميگويد: آزادي يكي از داراييهاي اساسي انسان است صرفنظر كردن از آن به معناي صرفنظر كردن از تمام خصوصيتهاي انساني خود، از حقوق بشر و حتي از وظيفهها و مسيوليت اخلاقي خود است. بيترديد در اين پژوهش در پي يافتن مبنايي براساس آزادي انسان براي تشكيل يك حكومت مبتني بر فرديت براي انسان نخواهيم بود، بلكه سخن ما وجود مبنايي براساس آزادي در اعطاي حقوقي براي انسان خواهد بود. بااينحال روسو درگذر انسان از وضع طبيعي به وضع مدني، قرارداد اجتماعي را دستاوردي بر تحصيل آزاديهاي مدني و حقهاي قانوني براي انسان ميداند. بر اين اساس او در اين اثر سخن از حقهاي بشري ميكند كه برمبناي آزادي انسان تحقق خواهد نمود.