عنوان مقاله :
بررسي هيپوكلسمي تحت باليني و باليني در گاوهاي شكم اول و چند شكم زايش تغذيه شده با جيره ي با كلسيم و فسفر محدود در دوره ي انتظار زايش
عنوان فرعي :
Evaluation of clinical and subclinical hypocalcemia in primiparous and multiparous cows consumed limited calcium and phosphorus diet in close up period
پديد آورنده :
فرامرزيان كوكب
پديد آورندگان :
حاجي حاجيكلايي محمد رحيم نويسنده دانشكده دامپزشكي، دانشگاه شهيد چمران اهواز , نوري محمد نويسنده - , محبي فاني مهدي نويسنده دانشكده دامپزشكي، دانشگاه شيراز , شهرياري علي نويسنده گروه بيهوشي و مراقبت هاي ويژه-دانشگاه علوم پزشكي زاهدان
كليدواژه :
فسفر , گاو , كلسيم , هيپوكلسمي , منيزيم
چكيده فارسي :
هيپوكلسمي باليني و تحت باليني دو عامل خسارت اقتصادي در گله هاست و زماني رخ مي دهد كه گاو قادر به جايگزيني كلسيم از دست رفته از طريق آغوز و شير نباشد. اين مطالعه به منظور ارزيابي وقوع تب شير، هيپوكلسمي تحت باليني و بيماري هاي مرتبط با كلسيم در گاوهاي شيري پرتوليد انجام گرفت. بدين منظور نمونه ي خون 18 راس گاو شكم اول و 18 راس گاو چند شكم در دوره ي انتقالي از دو گاوداري با شرايط مديريتي يكسان اخذ گرديد. دام هاي مورد نظر از 21 روز قبل از زايش تا زمان زايش، جيره با كلسيم و فسفر محدود و در دوره ي شيردهي جيره با كلسيم و فسفر متناسب با نياز تغذيه اي دريافت نمودند. ميزان كلسيم، فسفر و منيزيم سرم خون با روش هاي معمول آزمايشگاهي اندازه گيري شدند. بر اساس نقطه برش كلسيم (8.5 ميلي گرم در دسي ليتر)، هيپوكلسمي تحت باليني در گاوهاي شكم اول و چند شكم زايش در زمان قبل از زايش هر كدام 16.7 درصد و در زمان پس از زايش به ترتيب 11.1 و 16.7 درصد بود. فراواني تب شير، جفت ماندگي، متريت و جابه جايي شيردان در مجموع زايش هاي اين دو گاوداري در يك دوره ي يك ساله به ترتيب 1.3، 12.6، 5.9 و صفر درصد بود. نتايج نشان مي دهد، تعداد زايمان بر ميزان فراواني هيپوكلسمي تحت باليني در زمان هاي قبل و بعد از زايمان در گاوهايي كه از جيره با كلسيم و فسفر محدود در دوره ي انتظار زايش استفاده مي كنند تاثير معني داري ندارد. همچنين جيره با كلسيم و فسفر محدود در دوره ي انتظار زايش بر پيش گيري از هيپوكلسمي باليني بدون در نظر گرفتن تعداد زايمان موثر بوده است.
چكيده لاتين :
ccurs when dairy cows are unable to replace the calcium lost through colostrum and milk
secretion. This study was performed to evaluate occurrence of milk fever, subclinical
hypocalcemia and calcium related diseases in high yielding dairy cows. In this study, blood
samples of 18 primiparous and 18 multiparous cows in transition period in two farms with the
same management status were taken. Dairy cows received limited calcium and phosphorus
diet, from 21 days prepartum until parturition and lactation diet according to nutritional
requirements after parturition. Serum level of calcium, phosphorous and magnesium were
measured with routine laboratory methods. Base on cut point of calcium (8.5 mg/kg),
subclinical hypocalcemia in primiparous and multiparous cows before parturition was 16.7
and after parturition was 11.1 and 16.7 %. The frequency of milk fever, retained fetal
membranes, metritis and displaced abomasum of all parturition in 1 year were 1.3, 12.6, 5.9
and 0 percent, respectively. Results show that parity dosn’t have significant effect on
subclinical hypocalcemia occurrence in cows that consumed limited calcium and phosphorus
diet in close up period. Also, regardless of parity limited calcium and phosphorus diet in close
up period have a positive effect on prevention of milk fever.
عنوان نشريه :
دامپزشكي ايران
عنوان نشريه :
دامپزشكي ايران