معناي « نفي صفات » در آموزه هاي شيعي از ديدگاه سيداحمد كربلايي و سيدمحمدحسين طباطبائي

برخي احاديث در منظومه روايي شيعه، آموزه نفي صفات را به عنوان كمال توحيد و نظام توحيد معرفي كرده اند. تفاسير متعددي از اين روايات شده است؛ از جمله صدرالمتألهين و شارحان وي كوشيده اند اين روايات را بر نظرية عينيت مصداقي تطبيق دهند؛ اما برخي از عالمان شيعه چون سيداحمد كربلايي و سيدمحمدحسين طباطبائي بر آن اند كه اين روايات معنايي دقيق تر از نظريۀ عينيت را افاده مي كنند. سيداحمد كربلايي در مكاتبات خود با شيخ محمدحسين اصفهاني و علامة طباطبائي در آثار متعددي با رويكردي عرفاني در اين باره بحث كرده و با اقامه برهان عقلي و ژرف كاوي ادلة نقلي نظريۀ خود را مدلل ساخته اند. مقاله حاضر مي كوشد پس از طبقه بندي و تحليل تفاسير گوناگون اين روايات، به اثبات اين مدعا همت گمارد كه در ميان آراي انديشمندان مسلمان، تفسير عرفاني روايات يادشده (به ويژه با تقرير علامه طباطبائي) با آموزه پيشوايان شيعه در تبيين رابطة ذات و صفات الهي هماهنگي بيشتري دارد.