كليدواژه :
تركگرايي , درياي خزر , قره باغ , قفقاز , منطقهگرايي , همگرايي
چكيده فارسي :
پس از فروپاشي اتحاد شوروي، به نظر بسياري از پژوهشگران، وجود اشتراكها و ظرفيتهاي تاريخي، فرهنگي، مذهبي و ژئوپليتيك در روابط دو كشور ايران و جمهوري آذربايجان، بسترهاي مناسبي براي برقراري روابط نزديك و همگرايي در عرصههاي مختلف ميان دو طرف است؛ اما روند رويدادها بهگونهاي ديگر پيش رفت و چالشهاي متعددي در سطوح مختلف ملي، منطقهاي و جهاني، عملكرد اين دسته از عوامل را تحت تأثير قرار داد. بهگونهاي كه روابط دو كشور با وجود زمينههاي مناسب، فراز و فرود بسياري را شاهد بوده است؛ بنابراين در اين پژوهش بهدنبال پاسخگويي به اين پرسش هستيم كه چه عواملي پس از استقلال جمهوري آذربايجان، بسترهاي موجود در زمينۀ همگرايي ايران و جمهوري آذربايجان را تحت تأثير قرار داده و بر فرصت برقراري روابط نزديك و پايدار ميان دو كشور تأثير منفي گذاشته است؟ در اين زمينه بهدنبال تبيين چگونگي عملكرد عوامل همگرايي و در مقابل آن، چالشهاي موجود در اين مسير در روابط ايران و جمهوري آذربايجان هستيم و اين فرضيه را مطرح ميكنيم كه باوجود برخورداري روابط دو كشور از پيوندهايي كه همگرايي ميان دوطرف را هموار كرده و ميكنند؛ عملكرد عواملي كه اين روند را با چالشهاي فراواني روبهرو ساختهاند، همگرايي دو همسايه را غيرعملي كرده است. در اين نوشتار، از روش توصيفي- تحليلي، تحليل محتوا و بررسي تاريخي روابط دو كشور استفاده شده است.پس از فروپاشي اتحاد شوروي، به نظر بسياري از پژوهشگران، وجود اشتراكها و ظرفيتهاي تاريخي، فرهنگي، مذهبي و ژئوپليتيك در روابط دو كشور ايران و جمهوري آذربايجان، بسترهاي مناسبي براي برقراري روابط نزديك و همگرايي در عرصههاي مختلف ميان دو طرف است؛ اما روند رويدادها بهگونهاي ديگر پيش رفت و چالشهاي متعددي در سطوح مختلف ملي، منطقهاي و جهاني، عملكرد اين دسته از عوامل را تحت تأثير قرار داد. بهگونهاي كه روابط دو كشور با وجود زمينههاي مناسب، فراز و فرود بسياري را شاهد بوده است؛ بنابراين در اين پژوهش بهدنبال پاسخگويي به اين پرسش هستيم كه چه عواملي پس از استقلال جمهوري آذربايجان، بسترهاي موجود در زمينۀ همگرايي ايران و جمهوري آذربايجان را تحت تأثير قرار داده و بر فرصت برقراري روابط نزديك و پايدار ميان دو كشور تأثير منفي گذاشته است؟ در اين زمينه بهدنبال تبيين چگونگي عملكرد عوامل همگرايي و در مقابل آن، چالشهاي موجود در اين مسير در روابط ايران و جمهوري آذربايجان هستيم و اين فرضيه را مطرح ميكنيم كه باوجود برخورداري روابط دو كشور از پيوندهايي كه همگرايي ميان دوطرف را هموار كرده و ميكنند؛ عملكرد عواملي كه اين روند را با چالشهاي فراواني روبهرو ساختهاند، همگرايي دو همسايه را غيرعملي كرده است. در اين نوشتار، از روش توصيفي- تحليلي، تحليل محتوا و بررسي تاريخي روابط دو كشور استفاده شده است.
چكيده لاتين :
After the collapse of the USSR, for many researchers the existence of similarities and potential historical, cultural, religious and geopolitical in relations between Iran and Azerbaijan was a suitable context for establishment of close relations and integration in various areas between the two sides, But the course of events was shaped the other way and multiple challenges at different levels of national, regional and global, affected these factors, so that relations between the two countries, despite the existence of appropriate grounds, has undergone many ups and downs. Thus, this research seeks to answer the question that after the independence of Azerbaijan, what factors affect the appropriate fields in integration of Iran and Azerbaijan and have had a negative impact on close and stable relations between the two countries. In this regard, looking to explain how the components of integration and the challenges in front of it, has worked in relations between Iran and Azerbaijan. The hypothesis of the research is that relations of the two countries, despite having the suitable ties that facilitates integration between the two, however the existence of disturbing factors has impeded the process, resulting its facing numerous challenges so that integration of the two neighbors have been impractical. In this study, uses the descriptive method, content analysis and relations between the two countries.