رسالات شباني: نقد جايگاه آن در ميان مسيحيان

Pastoral Epistles: Critiqe and survey

سه رسالۀ اول و دوم تيموتائوس و تيتوس در عهد جديد، منسوب به پولس، معروف به رسالات شباني هستند. وثاقت اين رسالات تا قرون‌وسطي موردپذيرش بود اما با شروع جريان نقد تاريخي كتاب مقدس همچون ديگر نوشته هاي كتاب مقدس، سنديت و محتواي اين رسائل موردبررسي جديد قرار گرفتند. اين مقاله درپي پاسخ به دو سؤال دربارۀ اين رسالات است؛ نخست بررسي انتساب اين رسالات به پولس و دوم تأثير آموزه‌ها و الهيات اين رسالات بعد از جريان نقد تاريخي كتاب مقدس. نخستين بار شلايرماخر سنديت اين رسالات را مورد ترديد قرار داد و دانشمندان بعدي با تأييد نظر او دلايل بيشتري را ارائه دادند. روش بررسي اي مسئله روش تحليل مفهومي است. به نظر مي‌رسد پولس نويسندۀ حقيقي رسالات شباني نيست. علي‌رغم تمامي نقدها و بررسي­ها، امروزه رسالات شباني منشأ الهام و تأثير در جامعۀ مسيحي هستند. تأثير رسالات شباني بر ساختار كليساي مسيحي، الگوي رفتاري مؤمنان و انجمن‌هاي خيريه هنوز قابل‌توجه است

The first and second of Timothy and Titus in the New Testament, attributed to Paul, are called the Pastoral Epistles. The credibility of these epistles were acceptable until the Middle Ages, but with the onset of the Biblical historical critique, the authenticity and content of these epistles like other parts of Bible were reviewed. This article is going to answer two questions about these letters, the attribution of these letters to Paul, and then, the influences of teachings and theology of the epistles after the historical criticism of the Bible. Schleiermacher was the first critic of the authenticity of these letters and later scholars confirmed his opinion by providing further arguments. Method of study is conceptual analysis method. It seems that the actual writer of the Pastoral Epistles is not Paul, and despite all the reviews and surveys, nowadays Pastoral Epistles are a source of inspiration and influence in the Christian community. The influences of Pastoral Epistles on the structure of the Christian Church, the pattern of believer's behavior and charity associations are still significant.