تحليل فلسفي ديدگاه نيوبرگ در الهيات اعصاب (الگويي براي رابطة علم و دين)

(Philosophical analysis of Newberg’s view in Neurotheology )A model for relation between science and religion

الهيات ­اعصاب به­ عنوان برنامه ­اي تحقيقاتي، امكان جديدي براي پيوند علم و دين مطرح مي ­سازد، به­ گونه ­اي كه با حفظ اصالت و استقلال نسبي علم و دين، هيچ ­يك به ديگري تقليل نيابد. نيوبرگ كه از شاخص ­ترين چهره ­هاي اين حوزه است، درصدد تعيين تأثيرات مثبت باورها و مناسك ديني بر سلامت جسم و روان است. او تجربه عرفاني را منشاء تمان اديان مي­داند و با تلفيق پديدارشناسي تجربه عرفاني و عصب­ شناسي، مي­خواهد رابطه هر مؤلفه از تجربه عرفاني را با مكانيسم ­هاي مغز تعيين كند. نيوبرگ ادعا مي­كند كه الهيات­ اعصاب مي­تواند از طريق عصب ­شناسي نشان دهد كه چگونه مفاهيم الهياتي و متافيزيكي شكل گرفته ­اند. با تحليل فلسفي ديدگاه نيوبرگ متوجه مي ­شويم كه او برخلاف ادعاي خود، دين را به علم تقليل مي­دهد و اين امر موجب نقض غرض در الهيات­ اعصاب مي­شود. از سوي ديگر مشخص مي­شود كه وي با مفروض گرفتن تقابل سوژه- ابژه در گفتمان متافيزيكي قرار دارد.

Neurotheology as a research program try to represent a new possibility for integrating science and religion, in a manner that the autonomous and relative independence of science and religion will be maintained and none of them won’t reduced to each others. Newberg as a important figure of this field, want to determine the positive effects of religious beliefs and rituals on healthy of body and psyche. He suggests that the mystical experience is the root of all religions and want to determine the relation between every component of mystical experience with mechanisms of brain by integrating of phenomenology and neuroscience. Newberg claims that the neurotheology can show how the theological concepts was formed. By philosophical analysis I will be noticed that he despite his claims, reduce religion to science and this result in a contradiction in his view and on the other side, he is within the metaphysical discourse