كليدواژه :
مرگ , زندگي پس از مرگ , طبيعت عقل , انديشۀ ناب عقل , آگاهي – خواست
چكيده فارسي :
انسان به طبيعت آگاهي و خواست خود زندگي را مي‌‌طلبد، به زندگي مي‌‌انديشد، از آن محافظت مي‌‌كند و از هر چه بر ضد آن باشد مي‌‌گريزد. مرگ، به‌ويژه آن‌‌گاه كه پايان مطلق زندگي تلقي شود، بيش‌‌تر از هر چيز ديگري هراسناك مي‌‌شود. هرچند اموري در زندگي براي انسان ناخوشايند باشد، ناخرسندي به اصل زندگي سرايت نمي‌‌كند و او به زندگيِ بدون آن امور مي‌‌انديشد. اصل اعتقاد به زندگي، بقا و جاودانه بودن آن به طور اطمينان‌‌آوري به پيغام پيامبران خداوند تكيه زده است. در ميان دانشوران، فيلسوفان نيز براي اصل زندگي پس از مرگ دلايلي آورده‌‌اند. در ميان دلايل متقن بر زندگي پس از مرگ، دليلي كه افزون بر اتقان، امكان ورود سريع و عميق به عقل عام بشري را د، بهتر و برتر از دليل‌‌هاي ديگر است. در اين مقاله مي‌‌كوشيم تا چنين دليلي بر زندگي پس از مرگ نشان داده شود، دليلي كه به چيزي جز تأمل و تدبر وابسته نيست و در دسترس همگان است.
چكيده لاتين :
Man seeks life due to his conscious nature and will, he thinks about it, protects it, and shuns anything that opposes it. Death, especially when it is regarded as the absolute end of life, becomes more fearful than anything else. Although uncomfortable events occur in man's life, the resulting dissatisfaction is not extended to life itself, and he thinks about life without such events. The principle of believing in life, its continuity, and eternity is assuredly based on the message of God's prophets. Among scholars, philosophers have also offered arguments for the principle of the life after death. Among the strong arguments for life after death, the best and superior argument is the one thatcan also be accepted quickly and deeply by general human intellect. The present paper seeks to provide such an argument for life after death, which is based solely on contemplation and deliberation, and is available to all.
