عنوان مقاله :
ترك دنيا و رياضت در مثنوي معنوي و كشف المحجوب هجويري
پديد آورندگان :
گلي زاده، پروين دانشگاه شهيد چمران اهواز - گروه زبان و ادبيات فارسي , قيصري، مجتبي دانشگاه شهيد چمران اهواز
كليدواژه :
رياضت , ترك دنيا , مثنوي معنوي , كشف المحجوب
چكيده فارسي :
هر چند نزد عامه دنيا همواره تعبير به عناصر مادي، لوازم زندگي و از اين دست مي شود؛ اما دنيا در عرفان و حكمت و تصوف معنايي غير از اين دارد. دنيا به عنوان تجليگاه حق است كه سكوي صعود به كمال انـسان اسـت، و نـيز در مورد معرفت خداوند به سير و تفكر در آفرينش حق دعوت شده است: «تفكروا في آلاء الله و لا تفكروا في ذات الله»؛ بنابراين در اين مختصر سعي بر آن است كه به تعريف دنيا و رياضت از ديدگاه مولانا و هجويري در كشف المحجوب نـسبت به آن و نظر دنياپرستان و اهـل حـق به دنيا پرداخته شود. دنيا از نظر مولوي تعلق قلب است به هر چيزي كه انسان را از خدا غافل سازد. مولانا معتقد است: اصل باغ و گلزار جهان در جان و روح است كه انعكاس آن بر آب و گل دنيا افتاده است. او دنيا را زن جادوگر مي داند كه با سحر و افسون همه را فريب مي دهد. در نظر او تمام موجودات و ممكنات دنيا در حال تغيير و تحولند. هجويري نيز تقريباً نظري مشابه به نظر مولوي دارد. وي مي گويد: از آنجا كه انسان تركيبي از عقل و شهوت است، براي اينكه بتواند بدون مزاحم و مانع، به سوي خدا سير كند، بايد كاري كند كه نفس اماره را مطيع و تسليم نفس مطمئنه سازد. در نتيجه، نفس شيطاني را تحت امر و اختيار نفس رحماني قرار دهد.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه