عنوان مقاله :
بررسي جايگاه زن در داستان هاي بيژن نجدي مطالعه موردي (يوزپلنگاني كه با من دويده اند)
پديد آورندگان :
مشفقي، آرش دانشگاه آزاد اسلامي واحد بناب - گروه زبان و ادبيات فارسي , علي نژاديان اصل، شمسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد بناب
كليدواژه :
ادبيات معاصر , ادبيات داستاني , داستان , بيژن نجدي , زن
چكيده فارسي :
زن به عنوان قشر لطيف و شكننده ي جامعه، در ادبيات داستاني ايران، جايگاه ويژه اي دارد. هر كدام از نويسندگان معاصر، به فراخور تقاضا و امكانات فرهنگي جامعه ي زمان خود، اين جنس حساس را به گونه اي در آثار خود جاي داده اند.نويسندگان معاصر،زن را سرچشمه ي فكري خود قرار داده اند تا در لابه لاي توصيف يا مخاطب قرار دادن آن،احساسات سركوب شده شخصي و دروني خود را به تصوير كشند. بعضي از اين نويسندگان، زن را مانند همان معشوق خوش سيما و دلبر عشوه گر و طناز و گاه فتنه انگيز و مكار ادبيات سنتي تصوير كرده اند و گروهي ديگر به رخدادهاي اجتماعي و فرهنگي مربوط به زنان پرداخته اند.در كل تصوير زن آينه اي است كه بيانگر فرهنگ و ارزش هاي جامعه اي است كه در آن زندگي مي كند.دستاوردهاي ادبي جامعه بعضا تصويري مناسب و صحيح از زنان آن جامعه را ارائه مي دهد و در مواردي هم تصويري مشوّه را از آنان به نمايش مي گذارد.
از نويسندگان معاصري كه شخصيت هاي زنانه متعدد در آثار او به چشم مي خورد بيژن نجدي مي باشد،در داستان هاي نجدي زنان و مردان در كنار هم هستند و نه در مقابل هم.و در كل تمام شخصيت هاي زن موجود در داستان هاي نجدي ايستايند و تحولي در آن ها مشاهده نمي شود،غالب آنها نمونه مطلق خوبيند و در مورد اندكي نمود شر و بدي.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه