عنوان مقاله :
مقايسة مضامين تاريكي، تنهايي و مرگ در اشعار «سپهري» و «نادرپور»
پديد آورندگان :
نورالدّيني اقدم، يحيي دانشگاه پيام نور , رجبي، رقيه دانشگاه اروميه
كليدواژه :
سهراب سپهري , نادر نادرپور , تنهايي , تاريكي , شب و مرگ
چكيده فارسي :
اگر بخواهيم در ادبيّات معاصر ايران، چندشاعر نوگرا و صاحب سبك، معرّفي كنيم، بدونِ شك «سهراب سپهري» يكي از آنهاست. او از جمله شاعران بزرگ معاصر است كه در كنار ديگر چهره هاي ماندگار شعر نو، مثل: «نيما»، «فروغ»، «اخوان» و «شاملو» از اركان آن به شمار مي رود. «سهراب» در عينِ علاقه به گمنامي و فرار از شهرت، به شهرتي دست يافت كه نسلي از شاعرانِ جوان به تقليد از سبك و شيوة او شعر سرودند و او را مقتداي فكري و هنريِ خود قرار دادند. «نادرپور» از ديگر شاعرانِ بزرگِ معاصر است كه در ابتدايِ شاعري به تقليد از «نيما»، وارد عرصة شعرِنو شد ولي پس از مدّتي، شاعري با سبكِ خاصّ گرديد كه اگر كسي شعري بسرايد و «تاريكي» و «شب» در آن بيشتر باشد، مي گويند شعرِ تو «نادرپوري» است.
در اين مقاله، سعي بر آن است تا سه عنصر «تاريكي»، «تنهايي» و «مرگ» در اشعارِ اين دو ركنِ بزرگِ شعرِ معاصر، بررسي گردد و نتايجي كه به دست آمده، مشخّص و تبيين شود. در انتهايِ مقاله، مشاهده خواهد شد كه باوجودِ استفادة بيش از حدّ اين شاعران از اين سه واژه، به دليلِ طرزِ تفكّرِ متفاوتِ آنها، نتايجِ متفاوتي اخذ خواهد شد؛ كه يكي روي به سوي افق روشن(اشعار سهراب) و ديگري روي به سوي افقِ تاريك (اشعار نادرپور) دارد.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه