بازتاب ديدگاه‌هاي جامعه شناسانه درشعر محمّدرضا شفيعي‌ كدكني و حميد ‌مصّدق

عدّه‌اي از روشنفكران و اديبان اين سرزمين براي ايجاد تحوّل در ادب فارسي، چه در محتوا و چه در شكل، گام‌هايي برداشتند. انقلاب مشروطيت سر آغاز ورود جريانات اجتماعي به مضامين ادبي است. محمّدرضا شفيعي‌كدكني متخلّص و حميد‌مصدق از سرآمدان ظهور و بروز اين گونه مضامين در شعر فارسي هستند. هر دو شاعر معتقد به كاركرد اجتماعي شعر بوده و بر خلاف عدّه‌اي كه شعر را فقط به منظور جنبه‌ي هنري آن در نظر مي‌گيرند، چنين باوري نداشته و براي خود مسئوليّت و تعهّد حرفه‌اي قائل بوده‌اند. به همين سبب است كه مضامين مرتبط با شرايط اجتماع را در آثار خود جاي دادند. با توجه به اين كه قسمت اعظم دوران حرفه‌اي اين دو شاعر به قبل از انقلاب باز مي‌گردد مي‌توان مضاميني همچون، انتقاد از نابساماني‌هاي اجتماعي، رثاي شهيدان راه آزادي، سرزنش مسامحه كاران، دعوت مردم به خيزش و... را در شعر اين دو شاعر يافت. كاربرد اسطوره‌ها و سمبل‌هاي اجتماعي در شعر هر دو به وفور يافت مي‌شود. تفاوت عمده مضامين هر دو شاعر، گرايش بيشتر م.سرشك به سمبول‌هاي طبيعت و گرايش حميد‌مصدّق به ارگان‌ها و سازمان‌هاي نظامي و حقوقي و مفاهيم مرتبط همچون دادگاه، اعتراف، گزينش، اعدام و... مي‌باشد.