عنوان مقاله :
نقد و بررسي رابطه ميان غلو و جعل در كتاب «الموضوعات في آلاثار و الاخبار»
عنوان به زبان ديگر :
An analysis on relationship between exaggeration and fabrication in the book "al-Mawdū'āt fi al-Āthār wa al-Akhbār"
پديد آورندگان :
عزتي فردويي، محمدرضا دانشگاه قم , اسمي قيه باشي، صمد دانشگاه علوم و معارف قرآن كريم
كليدواژه :
غلو , جعل , نقد حديث , هاشم معروف حسني
چكيده فارسي :
غلو، به عنوان جريان انحرافي در دين، باعث آسيب هايي از جمله دين گريزي شده است. آقاي معروف حسني در مقابل روايات غلوآميز موضع گرفته و به بررسي اين روايات پرداخته و با توجه به اين كه بسياري از روايات را به دليل غلوآميز بودن، جعلي دانسته است، بررسي ارتباط ميان غلو و جعل از ديدگاه ايشان، ضروري مي نمايد. ايشان در برخورد با احاديث غلوآميز، در برخي موارد بر خلاف مبناي نقد حديث خود عمل كرده و اتهام به غلو را برابر با جعل دانسته است. بنا بر اين، در باره معيار ارزيابي ايشان از روايات غلوآميز وجعلي دانستن آن ها چند اشكال اساسي وجود دارد: خلط ميان عدم حجيت با جعل، بررسي حديث با تاريخ نامعتبر، تتبع ناقص در شرح حال راويان متهم به غلو، حكم به جعل تفاسير باطني صحيح، اهميت ندادن به سنت رد علم به معصومان و عدم احتمال تصحيف ، تحريف و وضع جزئي به جاي وضع كامل روايت.
چكيده لاتين :
Exaggeration (ghuluww), as a trend of deviation in the religion caused certain damages among which is religiophobia. Mr. Ma'rouf al-Hasani made a stance against the exaggerating traditions and examined them. Since he has deemed many of these traditions fabricated because of being exaggerating, I feel it necessary to study the relationship between exaggeration and fabrication from his perspective.
When confronting with the exaggerating traditions Mr. Ma'rouf al-Hasani has acted, in certain cases, contrary to his own foundation of hadith criticism, and has deemed the accusation of exaggeration equal to fabrication. Therefore, there exist - as mentioned below - some basic problems about his criterion for evaluating exaggerative traditions and considering them as fabricated narrations:
confusion between not being a proof (i.e. lack of authoritativeness) and being fabricated, examination of a traditions by making use of an unreliable historical account, imperfect investigation with regard to the biography of hadith transmitters that are accused of exaggeration, considering the esoteric sound interpretations as fabricated ones, disregarding the precedent of leaving it to the Infallibles (a.s) to judge about an ambiguous tradition (radd al-'ilm ila al-ma'şūmīn), and not considering the misspelling (taşhīs), distortion (tahrīs) and partial fabrication of a tradition as probable.
