شماره ركورد :
969829
عنوان مقاله :
فلسفه تطبيقي به مثابه روش (با تاكيد بر ديدگاه ماسون?اورسل)
پديد آورنده :
گندمي نصرابادي رضا
سازمان :
عضو هيات علمي دانشگاه تهران
تعداد صفحه :
19
از صفحه :
79
تا صفحه :
97
كليدواژه :
پوزيتيويسم , تشابه , ماسون-اورسل , فلسفه تطبيقي
چكيده فارسي :
ماسون?اورسل، فيلسوف، شرقشناس و زبانشناس فرانسوي، تحت تاثير مطالعات تطبيقي در حوزههاي زبانشناسي، دينشناسي و اسطوره-شناسي، فلسفه تطبيقي را وجهه همت خود ساخت و براي اولين بار اين كلمه را وضع كرد. او فلسفه تطبيقي را به مثابه روش در نظر گرفت و نه يك رشته و گرايش مستقل. اورسل با اثرپذيري از جريان غالب پوزيتيويستي در دهههاي نخست قرن بيستم درصدد ارتقاي سطح فلسفه به سطح پوزيتيويستي برآمد. از اين رو به نظر وي فيلسوف تطبيقي بايد به آنچه در زمان و مكان يا تاريخ و جغرافيا واقع شده توجه كند و نه به تخيلات و توهمات خود ساخته. در واقع، دادههاي فلسفي كه در آن شكل گرفتهاند. در عين حال اورسل با فروكاستن فلسفه تطبيقي به تاريخ فلسفه و ماترياليسم تاريخي سخت مخالف بود. نكته دوم آنكه فيلسوف تطبيقي بايد نگاه اومانيستي به تمام گونههاي انسان فارغ از نژاد، رنگ و مليت و نيز همه گونههاي تفكر داشته باشد و به فرضيات و پيش داوريهاي متافيزيكي وقعي نگذارد. روش تطبيقي ماسون اورسل مبتني بر تشابه است؛ تشابه گاهي بنا به نسبت است و گاه بنا به تناسب. او به تشابه بنا به تناسب نظر دارد كه در آن مقايسه بين دو نسبت صورت ميگيرد. براي نمونه، يك بار سقراط با كنفوسيوس مقايسه ميشود و بار ديگر سقراط به اعتبار نقشي كه در سوفيسم يوناني ايفا ميكند، با نقش كنفوسيوس در سوفيسم چيني مقايسه ميشود، بي-آنكه تمايزات آن دو از ميان برخيزد. نوع نخست تشابه بنا به نسبت است و دومي بنا به تناسب؛ در اولي رابطه ذاتي و علّي بين دو چيز برقرار است؛ در حالي كه در دومي علّيتي در كار نيست. را بايد با توجه به محيطي در نظر گرفت
سال انتشار :
2016
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت