عنوان مقاله :
تحليل گفتمان جنسيت در متون ادبي قرن هفتم هجري: مطالعه موردي نسخه خطي جوامعالحكايات و لوامعالروايات اثر محمد عوفي
عنوان فرعي :
An Analysis of the Discourse of Gender in Literary Texts of the Seventh Century AH. Case Study: The Manuscripts of Mohammad Auffi’s Javame Al HeKayat va Lavame Al Revayat
پديد آورنده :
سلطاني گرد فرامرزي مهدي
پديد آورندگان :
غلامرضا كاشي محمد جواد نويسنده
سازمان :
دانشگاه شهيد بهشتي,ايران
كليدواژه :
جنسيت , عوفي , مردسالاري , زن پارسا , بازنمايي , تحليل گفتمان
چكيده فارسي :
بازنمايي هويتهاي جنسي و جنسيتي، مساله اي است كه مي توان آن را در بسياري از متون ادبي و فرهنگي به نوعي مشاهده كرد. در همين زمينه، البته مطالعه متون كهن از اهميت زيادي برخوردار است؛ متون ادبي كهن از اهميت تاريخي برخوردارند و تحليل آنها مي تواند تبار انديشه هاي جنسي و جنسيتي امروزين را به ما نشان دهد. يكي از اين متون كهن و تاريخي، كتاب «جوامعالحكايات و لوامعالروايات» اثر سديدالدين يا نورالدين محمد عوفي اثري متعلق به قرن هفتم هجري است. هدف اين مقاله بررسي چگونگي بازنمايي جنسيت در اين كتاب با مطالعه موردي نسخه خطي آن است. اين مقاله چهار باب آخر از قسمت سوم كتاب عوفي را كه درباره زنان است به روش تحليل گفتماني مورد بررسي قرار مي دهد. چهارچوب نظري و روشي مقاله، رويكرد متفكر فرانسوي «ميشل فوكو» است. نتايج بررسي ها نشان مي دهد كه عوفي در اين فصول ميكوشد با بهكارگيري نوعي گفتمان اخلاقي، سوژه هاي جنسيتي به زعم خود اخلاقي را برسازد. . او با برساختن گفتماني سوژههاي «زن پارسا» و «زن ناپارسا» مي كوشد نوعي بايگاني جنسيتي مبتني بر حساسيت نسبت «ميل جنسي» زنان به وجود آورد.
چكيده لاتين :
The representation of sexual and gender identities is an issue that can be seen in various literary and cultural texts in one way or another. In this regard, the study of classical texts is of prime importance. These texts are historically significant and their analysis can show us the genealogy of present-day sexual and gender beliefs. One such classical historical text is Sadid Al-Din or Nour Al-Din Mohammad Aufi’s Javame Al Hekayat va Lavame Al Revayat (7th century AH). Concentrating on its manuscript, the present paper aims to examine the ways in which gender has been represented in this work. Using discourse analysis as its method, the paper deals with the last four parts of the work’s section three which is on women. The theoretical framework of the paper is informed by the approach of the French thinker, Michel Foucault. The findings show that in these chapters Aufi tries to construct what he thinks to be ethical gender subjects by deploying a kind of ethical discourse. By his discursive construction of the “chaste woman” and the “unchaste woman”, Aufi attempts to create a kind of gender archive based on sensitivity to women’s “sexual desire”.
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي