عنوان مقاله :
معيارهاي سياستگذاري اقتصادي: از اقتصاد متعارف تا اقتصاد اسلامي
عنوان فرعي :
The Criteria for Economic Policymaking: From Conventional Economics to Islamic Economics
پديد آورنده :
كاشیان عبدالمحمد
سازمان :
عضو هیات علمی گروه اقتصاد، دانشگاه سمنان
كليدواژه :
حق , رضايت عمومي , سياستگذاري , هزينه- فايده , عدالت , كارايي
چكيده فارسي :
موضوع اصلی این نوشتار، نقد مبانی سیاستگذاری در اقتصاد متعارف و تبیین ملاكهای سیاستگذاری اقتصادی در اسلام است. به عبارتی به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم كه «ملاكهای سیاستگذاری در اقتصاد متعارف با چه محدودیتهایی مواجه است و در مقابل اقتصاد اسلامی، چه ملاكهایی را ارائه میكند؟ و سیاستگذار مسلمان بر چه مبنایی میتواند اقدام به سیاستگذاری نماید». نشان دادهایم كه اقتصاد متعارف اصرار زیادی بر تحلیل هزینه فایده به عنوان ملاك اصلی سیاستگذاری دارد و آن را معیاری جهانشمول میداند، اما بعد از نقد و بررسی آن به این نتیجه رسیدهایم كه هر چند این ملاك دارای كاربردهای فراوانی است و در ظاهر بسیار منطقی است، اما محدودیتهایی دارد كه از منظر اقتصاد اسلامی قابل بهبود است. با توجه به این انتقادات، به تبیین ملاكهای سیاستگذاری اقتصادی در اسلام پرداخته شده است. جمعبندی از مجموع ملاكهای سیاستگذاری این است كه مبنای اصلی سیاستگذاری در اقتصاد اسلامی توجه به مسئله حق (Rights) میباشد و ملاكهایی مانند عدالت و كارایی ریشه در احقاق حق دارند. البته در كنار حق از رضایت عمومی نیز به عنوان ملاك دیگری بحث شده است و با استناد به آیات و روایات این موضوع نیز تبیین شده است. جایگاه مصلحت نیز به عنوان قاعده حاكم بر حق و رضایت عمومی تبیین شده است. در نهایت با تكیه بر ملاكهای مورد نظر، نشان داده شده است كه رویكرد هزینه فایده در شرایطی خاص میتواند قابل توجیه باشد و محدودیتهای تحلیلی هزینه فایده در اقتصاد رفاه را نداشته باشد. ملاك و شروط سیاستگذار مسلمان نیز از همین منظر تبیین شده است.
چكيده لاتين :
The purpose of this article is to criticize the criteria of policymaking in welfare economics and illustrate the criteria of economic policy making in Islam. In other words, we want to answer this question: what are the limitations of the criteria for policymaking in welfare economics and what is the solution proposed by the Islamic economics? Benefit-cost analysis is the main criterion of policymaking in welfare economics, and it seems to be rational. However, it has some limitations which are not accepted by the Islamic economics. After criticizing the welfare economics criteria, we illustrate these criteria in the Islamic economics. The results of this research show that the most important criterion of policymaking in Islam is to respect the rights of others in choosing the best alternative which is the base of other criteria like justice and efficiency. We have also added public satisfaction as a second criterion and illustrate the role of Maslahat (expediency) in policymaking. Finally, we show that the benefit-cost analysis is not universal, but it can be used in different situations and by some requirements in the Islamic economics. The criteria of Moslem policymakers are illustrated then.
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي