بررسي و تحليل اعتراض « تلقيني بودن » حلقه كندوكاو اخلاقي

هدف اصلي اين پژوهش، تحليل و بررسي يك پرسش يا اعتراض به حلقه كندوكاو اخلاقي و تلاش براي پاسخ به آن است. براي دست‌يابي به اين هدف از روش پژوهش تحليل محتوا و روش تحليل و استنتاج منطقي بهره گرفته شد. نظر به اينكه حلقه كندوكاو اخلاقي مخالف تلقين است و در هرمنوتيك فلسفي پيش‌داوري‌ها شرط فهم دانسته شده‌اند، اين پرسش مطرح شد كه تربيت اخلاقي بدون تلقين چگونه امكان تحقق دارد؟ در بيان اين اعتراض، نخست صورت‌هاي مختلف آن در داخل و خارج ايران تبيين شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتيك فلسفي و انتقادهاي هابرماس پاسخي به اين اعتراض پيشنهاد شد. نتيجه اين بود كه پذيرش اين اعتراض نيازمند تهي شدن مفهوم «خودآئيني» و «تلقين» است. ازاين‌رو، نشان داده شد كه هابرماس چگونه براي رفع اين مشكل ما را به مفهوم دقيق «خودآئيني ارتباطي» و پيامد آن مفهومي دقيق‌تر از «تلقين» رهنمون مي‌سازد تا بدين‌وسيله پاسخي براي اثبات امكان تربيت اخلاقي بدون تلقين فراهم آورده شود. همچنين، با استفاده از رويكرد ابطال‌پذيري نشان داده شد كه استفاده از حلقۀ كندوكاو اخلاقي براي رشد تفكر نقادانه در كودكان به معناي رد ارزش‌هاي مسلط جامعه نيست.