مقايسه تاثير معنويت درمانگري و فراشناخت درمانگري بر بهزيستي روانشناختي فرزندان دختر شاهد و ايثارگر

Efficacy Spirituality Therapy and Meta-Cognitive Therapy on the Psychological Well-being of Veterans and Martyrs’ Daughter

هدف اصلي پژوهش حاضر مقايسه تاثير دو روش معنويت درمانگري و فراشناخت درمانگري بر بهزيستي روان شناختي بود. 60 دانش آموز دختر فرزند شاهد و ايثارگر شهر اصفهان در سه گروه مداخله معنويت درمانگري، مداخله فراشناخت درمانگري و گروه كنترل گمارده شدند(هر گروه 20 نفر). شركت كنندگان به پرسشنامه جمعيت شناختي و پرسشنامه بهزيستي روان شناختي(ريف، 1995) پاسخ دادند. نتايج نشان داد كه مداخلات معنويت درمانگري و فراشناخت درمانگري در افزايش بهزيستي روان شناختي دو گروه آزمايش، در مقايسه با گروه كنترل، موثر بود. همچنين در بررسي زير مقياس هاي بهزيستي روان شناختي، پذيرش خود، ارتباط مثبت با ديگران، خودمختاري، رشد شخصي و تسلط بر محيط در مرحله پس آزمون بهبود نشان دادند. در مرحله پيگيري نيز بين ميانگين هاي دو گروه آزمايش و گروه كنترل در زير مقياس هاي پذيرش خود، رابطه مثبت با ديگران، خودمختاري، زندگي هدفمند، رشد شخصي و تسلط بر محيط تفاوت معنادار وجود داشت. همچنين يافته ها نشان دادند كه در زيرمقياس هاي پذيرش خود، خودمختاري، رشد شخصي و تسلط بر محيط، در مرحله پس آزمون، مداخله فراشناخت درمانگري از معنويت درمانگري موثرتر بود.

The aim of this study was to compare the effectiveness of two methods of spirituality therapy and metacognitive therapy on the psychological wellbeing. There for sixty students were recruited from Isfahan's female attending students schools and divided into three groups: Spirituality therapy, intervention metacognitive, and control groups. (each group 20 individual) the participants to the demographic and Psychological Well-being Questionnaire (Ryff, 1995) responded. The results showed that therapy interventions spirituality and meta-cognitive therapy increased psychological well-being in the experimental group compared with the control group, was effective. In the study of psychological well-being subscale, the two group experimental compared to the control group in the domains of self-acceptance, positive relationships with others, autonomy, personal growth and mastery of the environment in the posttest showed improvement. In the follow-up between the two groups and the control group on measures of self-acceptance, positive relations with others, autonomy, purpose in life, personal growth and mastery of the environment, there is a significant difference. The findings also showed that the domains of selfacceptance, self-determination, personal growth and mastery of the environment, in the post-intervention was more effective meta-cognitive therapy, spiritual therapy.