كليدواژه :
تقوا , هيئت فعل اتقي , وقي , تقواي خدا
چكيده فارسي :
واژه تقوا و مشتقات آن به ويژه فعلِ «إتقي» از واژگان بسيار پركاربر در فرهنگ و متون ديني اسلام به ويژه آيات و روايات است. اهميت معناشناسي اين واژه پيش از هر چيز و پيچيدگي نسبي مفهومي آن از يكسو و برداشت هاي نادرست معنايي از آن از سوي ديگر سبب شد تا با پژوهشي كامل به معناشناسي اين واژه و مشتقات آن به ويژه «اتقي» بپردازيم. در مقاله پيش رو مباحث معناشناسي اين واژه و برخي مشتقاتش در 4 محور به بحث گذارده شده است: 1. ريشه تقوي و صيغه آن 2. معنا و مفهوم دقيق ريشه مشتقات (وقي)؛ 3. معنا و مفهوم هيئت فعل اتقي؛ 4. معناي اتقوا الله و مقصود از آن. در اين مقاله به اثبات مي رسد كه اين ماده در تمام كاربردهاي خود بر نوعي حفظ و نگهداري دلالت مي كند و اتقاء از چيزي به معناي محافظت شدن و مصون ماندن از امري است كه انسان از گزند او در امان نبوده؛ درنتيجه از او ترسيده و دوري مي گزيند. باب افتعال در اين واژه معناي مطاوعه را مي رساند. تقواي خدا و اتقاي از او در حقيقت اتقاي از صفات جلاليه و عذاب اوست و جمله اتقوا الله و مانند آن از اوامر انذاري بوده و در مقام تخويف و تحدير به كار مي رود. شيوه پژوهش در اين مقاله توصيفي- تحليلي با استفاده از نظريات بزرگان به ويژه اهل لغت و با به كارگيري روش استنباطي و اجتهادي است.
چكيده لاتين :
The term: [chasteness, self-restraint, purity self-abstinence,] and its various drived forms in the Arabic language, is one of the most basic and common terms in Islami texts and religious culture and morality specially in the Qoranic terminology and verses. The complexity and the significance of its semantic indications in one hand , and the off-point meanings and Inferrence and Explanations, in the other hand, requires a serious look into it.
There are four features of the term here in this paper discussed :
1)The meaningful base-unit of the term,
2)The conceptual meaning of the term and its basic and generative units,
3)The sematic
1- applicatims and concepts of that unit (units),
4)The meaning of , restrain yourself in God' path , in its verb-based signals and implications.
So ,the paper explains variou possible applications and semantic indications of the term = restraint = chasteness and its interpretive possibilities.
It implies advice, watch fullness, self-quarding, resistance ,alertness, alarm, warn, and sort of being aware of ultimate outcame of deeds and acts, keeping oneself from faults and wrong-doings.
The method the paper employs for its utter representation is analytic description-analysis, using inferring and knowledge-production hand logical efforts of the past learned people, the opinions of the morphologists concerned .
