عنوان مقاله :
اعتبار عربي بودن در صيغه عقد نكاح از منظر فقه اماميه و حقوق ايران
عنوان به زبان ديگر :
Arabic language stipulation, marriage words, authenticity of corruption, marriage contract as worshipping practice
پديد آورندگان :
ميرحسيني، احمد دانشگاه تهران - پرديس فارابي - گروه فقه و مباني حقوق , صابري مجد،احمد دانشگاه تهران - پرديس فارابي - گروه فقه و مباني حقوق اسلامي
كليدواژه :
اشتراط عربيت , صيغه نكاح , اصالة الفساد , توقيفيت عقد نكاح , فقه اماميه و حقوق ايران
چكيده فارسي :
هريك از موجب و قابل بايد به گونه اي صيغه عقد نكاح را ابراز كنند كه از نظر شارع و قانون گذار معتبر باشد، قانون گذار به كار بردن الفاظي را كه صريحا دلالت بر قصد نكاح كند، لازم ميداند و به آن تصريح ميكند. مساله چالش برانگيز در صيغه عقد نكاح، اعتبار عربيت صيغه است. در اين باره دو نظريه قابل توجه وجود دارد: مشهور فقها قائل هستند به اين كه عربيت معتبر است و به زبانهاي ديگر نمي توان عقد نكاح را جاري ساخت. در مقابل، حقوق مدني ايران بر خلاف آنچه مشهور فقهاي اسلامي است، عربيت را شرط تحقق نكاح نميداند؛ زيرا خصوصيتي و موضوعيتي در به كار بردن الفاظ عربي و انشا به وسيله آنها وجود ندارد و اطلاق ماده 1062 قانون مدني هم اين نظر را تاييد ميكند. در اين نوشتار با بررسي ادله اين باب، به نقد و تحليل هريك از اقوال مزبور ميپردازد و در نهايت به نظريه تفصيلي ميرسد كه بين شخصي كه توانايي بر اجراي صيغه عربي دارد و كسي كه توانا بر اجراي صيغه عربي نيست، تفاوت است و از آنجا كه نكاح همانند عبادات، توقيفي و تعبدي است و صِبغه عباديت دارد، قدر متيقن صحت عقد، عربي بودن است و قادر به تلفظ عربي، از باب احتياط، واجب است انشاي لفظي عربي كند.
چكيده لاتين :
Both offer and acceptance sides should utter the marriage words in a way that the lawmaker would validate it. The Lawmaker verifies explicit words of Marriage in which the intention of marriage is apparent. A challenging issue in uttering marriage words is the affirmation of Arabic words in terms of language. There are two remarkable theories in this respect: most jurists believe that the marriage words cannot be performed in other languages except in Arabic. On the contrary, Iranian civil law confirms no mandatory rule regarding the obligation of the utterance of Arabic words when marriage contract is due. Moreover, Article 1062 approves the above code. This paper, analyzing and criticizing both theories by investigating the reasons and evidence, reaches to an articulated theory. It seems that there is difference between one who is able to utter Arabic words and one who is not so. Since the marriage is placed in worshipping category it has to be performed in the Arabic language especially for one who is able to utter the words in Arabic albeit as a practice of precaution.
عنوان نشريه :
فقه و حقوق خانواده
عنوان نشريه :
فقه و حقوق خانواده