بررسي و نقد منطقي بودن مسئله "شر"

فيلسوفان دين عموما بر اين باورند كه وجود شر در عالم، نيرومندترين چالش در برابر اعتقاد به وجود خداست. آنها ميان دو وجه از مسئله شر تفكيك قائل شده اند: وجه « فلسفي/ دفاعيه اي» و وجه «ديني / روان - جامعه شناختي». وجه فلسفي / دفاعيه اي به نوبه خود به دو « مسئله منطقي» و « مسئله بينه اي» تحليل شده است. «مسئله منطقي شر» بر آن است كه ميان اعتقاد خداباوران به وجود خدا و اين واقعيت كه در عالم شروري وجود دارند، ناسازگاري منطقي وجود دارد. راههاي مختلفي براي پرهيز از اين ناسازگاري پيشنهاد داده شده است. ملحدان، اعتقاد به وجود شر را انتخاب كرده اند و اعتقاد به خدا را همچون اعتقادي باطل كنار گذاشته اند. خداباوران به راه هايي ديگر متوسل شده اند؛ گروهي از خداباوران تلاش كرده اند تا نشان دهند، اعتقاد به وجود خدا با اعتقاد به وجود شر قابل جمع است. اين مقاله در پي آن است تا نشان دهد مسئله شر منحصرا منطقي يا حتي فلسفي نيست، بلكه مسئله اي روان - جامعه شناختي و ايماني هم هست.