شماره ركورد :
972600
عنوان مقاله :
بررسي رابطه ميان نظر و عمل در تربيت اخلاقي براساس نظريه اعتباريات علامه طباطبايي
عنوان فرعي :
Investigation of the Relationship between Theory and Practice in Moral Education Based on Allamah Tabataba’i’s Theory of Virtual Perceptions
پديد آورنده :
حقي احمد
پديد آورندگان :
صفايي‌مقدم مسعود نويسنده استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز Safaie Muqaddam Masoud , مرعشي سيدمنصور نويسنده دانشيار دانشگاه شهيد چمران اهواز Mansur Mar’ashi Sayyid , حسين‌زاده علي‌محمد نويسنده دانشيار دانشگاه شهيد چمران اهواز Hossein-zade Ali Muhammad
سازمان :
دانشجوي دكتري علوم تربيتي دانشگاه شهيد چمران اهواز (نويسنده مسيول)
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
187
تا صفحه :
209
كليدواژه :
ادراك‌هاي حقيقي , اعتبار حسن , اعتبار وجوب , ادراكات اعتباري , تربيت اخلاقي , علامه طباطبايي
چكيده فارسي :
اين مقاله يكي از چالش‌هاي مهم حوزه تربيت اخلاقي، يعني شكاف ميان نظر و عمل در تربيت اخلاقي را بررسي مي‌كند. پرسش اصلي آن است كه چرا فرد گاه با وجود دانستن قواعد اخلاقي، در عمل از آنها پيروي نمي‌كند؟ روش پژوهش، تحليلي?استنتاجي است؛ بدين‌سان‌كه در مقام تبيين نظريه اعتباريات علامه طباطبايي از روش تحليلي و در مقام نتيجه‌گيري و كشف دلالت‌هاي تربيتي اين نظريه در تربيت اخلاقي، از روش استنتاجي استفاده شده است. ‌نتايج نشان مي‌دهد كه نظريه اعتباريات علامه، راه‌حلي متفاوت پيش‌روي مسيله ديرينه رابطه نظر و عمل در اخلاق و تربيت اخلاقي است. اين تفاوت اساسي را مي‌توان در تفكيك ميان حسن في‌نفسه و حسن اعتباري و در اثبات تقدم اعتبار وجوب بر اعتبار حسن مشاهده كرد. چنان‌كه در اين ديدگاه،‌ دوگانگي ميان نظر و عمل در تربيت اخلاقي وجود ندارد؛ زيرا اميال و عواطف انسان، نقش خود را در كنار شناخت‌هاي حقيقي، در ايجاد شناخت‌هاي اعتباري ايفا مي‌كند و سرانجام اين شناخت‌هاي اعتباري هستند كه به‌عنوان علت تامه تحريك اراده، عمل اخلاقي را شكل مي‌دهند. اين نظريه در بعد تربيتي نيز تصور متفاوتي از فرايند تربيت پديد مي‌آورد كه براساس آن، به‌جاي تمركز بر تقويت اراده، بايد در كنار ارايه و تبيين شناخت‌هاي حقيقي، زمينه محيطي و رواني لازم را نيز براي ايجاد ادراك‌هاي اعتباري، متناسب با آنچه كه به‌عنوان حسن حقيقي شناخته شده‌اند، فراهم آورد.
چكيده لاتين :
The present article examines one of the important challenges in the field of moral education, namely the gap between theory and practice in moral education. The main question of the article is as follows: ‘why do, sometimes, individuals not follow the moral rules in spite of knowing them?’ The research method used in this article is an analytical-inferential one. In other words, the inference method has been used to explain the theory of Allamah Tabataba’i’s credentials from the analytical method, and in concluding and discovering the educational implications of this theory in moral education. The results of this study show that Allamah’s theory of credentials is a different solution to the relation of opinion and practice in ethics and moral education. This fundamental difference can be seen in the separation between intrinsic goodness and virtual goodness and in proving the priority of validity of incumbency over validity of goodness, as there is no dichotomy between the theory and practice in moral education in this view. This is because human desires play their role alongside real knowledge in creating virtual knowledge, and ultimately this virtual knowledge is generated by the incitement of will and as the main cause of the incitement of will, they form a moral act. This theory, in the educational dimension, also creates a different conception of the process of education, according to which one must prepare the peripheral and mental ground necessary for creating virtual perception along with presenting and explaining true recognition instead of focusing on reinforcement of will
چكيده عربي :
هذا البحث من التحديات المهمه في حقل التربيه الاخلاقيه، وهو يُعني بدراسه الفارق بين ما هو نظري وما هو عملي في التربيه الاخلاقيه. السوال الاساسي الذي يثيره بحثنا هذا هو: لماذا لا يلتزم الافراد احياناً بالقواعد الاخلاقي، علي الرغم من معرفتهم بها؟ وكان منهج البحث، تحليلي واستنتاجي؛ وطريقته هي انه عندما يتعلّق الامر بتبيين نظريه الاعتباريات للعلامه الطباطبايي، كان ياخذ بالمنهج التحليلي، وعندما يتعلق الامر بالاستنتاج وكشف الدلالات التربويه لهذه النظريه في التربيه الاخلاقيه، ياخذ بالمنهج الاستنتاجي. ‌تكشف النتايج انّ نظريه الاعتباريات للعلامه، تضع حلاً مختلفاً لمساله قديمه وهي طبيعه العلاقه بين النظري والعملي في الاخلاق والتربيه الاخلاقيه. هذا التفاوت الاساسي يمكن ادراكه في الفصل بين الحسن في نفسه والحسن الاعتباري وفي اثبات تقدّم اعتبار الوجوب علي اعتبار الحسن. كما ان هذا الراي لا توجد فيه ازدواجيه بين النظري والعملي في التربيه الاخلاقيه؛ وذلك لانّ ميول الانسان وعواطفه تودي دورها الي جانب الي جانب المعارف الحقيقيه، في ايجاد المعارف الاعتباريه؛ وفي الختام تكون هذه المعارف الاعتباريه هي العلّه التامه لتحريك الاراده، وبلوره العمل الاخلاقي. كما تقدّم هذه النظريه في البُعد التربوي ايضاً تصوراً مختلفاً عن عمليه التربيه، والتي علي اساسها، بدلاً من التركيز علي ترسيخ الاراده، ينبغي الي جانب طرح وتبيين المعارف الحقيقيه، توفير الظروف البيييه والنفسيه اللازمه لايجاد ادراكات اعتباريه، وتتناسب مع ما يُعرف بالحسن الحقيقي.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
تربيت اسلامي
عنوان نشريه :
تربيت اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت