چكيده فارسي :
در اين مقاله الگويي براي بانكداري مبتني بر صكوك در چارچوب «قانون عمليات بانكي بدون ربا» پيشنهاد شده است. بر مبناي الگوي پيشنهادي، بانك نمونه اسلامي بايد در اعطاي تسهيلات به ويژه تسهيلات كلان به جاي ارائه تسهيلات بر مبناي عقود اسلامي، با بهرهبرداري از ابزار صكوك به اعطاي تسهيلات بپردازد. كاهش ريسك اعتباري و ريسك نقدينگي، ارتقاي توانايي بانك براي تغيير تركيب داراييهاي بانك، ايجاد كانال جديد براي تجهيز منابع بانك و ارتقاي حجم تأمين مالي صورت گرفته از كانال بانك، مي‌توانند به‌عنوان دلالتهاي مستقيم اين الگو شناسايي شوند.
براي مقايسه عملكرد «الگوي پيشنهادي بر مبناي صكوك» با «الگوي مرسوم بانكداري اسلامي بر مبناي قانون عمليات بانكي بدون ربا» با بهرهبرداري از الگوي «كملز» اين‌گونه استدلال شد كه انتظار مي رود با كاربرد الگوي پيشنهادي، بانك نمونه عملكرد مناسب‌تري داشته باشد. در سطح كلان نيز انتظار مي‌رود كه با پيگيري اين الگو فرصت‌هايي براي ارتقاي عملكرد بازارهاي پول و سرمايه فراهم شود و قابليت سياست‌گذاري مؤثرتر پولي براي بانك مركزي ايجاد گردد. كاهش نسبي خلق پول در ازاي هر ريال تسهيلات اعطايي توسط سيستم بانكي، فراهم شدن امكان عمليات بازار باز مؤثر توسط بانك مركزي، فراهم شدن فرصت ايجاد بازار بين بانكي مبتني بر صكوك، امكانپذير شدن شكلگيري ارتباط بين سيستم بانكي و بانك مركزي بر مبناي صكوك، واقعي‌تر شدن تضمينها و گسترش بازار سرمايه از موارد مهم قابل اشاره در اين ارتباط هستند.
همچنين تلاش شد تا كاركردهاي «الگوي پيشنهادي» با الگوي پيشنهادي در مطالعات قبلي مبتني بر «تبديل به اوراق كردن داراييهاي بانك» مقايسه شوند. بررسي نشان مي‌دهد كه الگوي پيشنهادي مي‌تواند با رعايت ملاحظه‌هايي عملكرد انتظاري مطلوب‌تر در قالب يك بانك كردن داشته باشد.
چكيده لاتين :
In this paper, a Sukuk-based model for banking is proposed within the law for usury (interest) free banking. According to the proposed model, a typical Islamic bank should provide loans, especially the long term based on the Sukuk distribution instead of providing loans by following the Islamic contracts. The expected direct implications of the model can be mentioned as follows: reduction in the credit risk, enhancing the liquidation of bank assets (decreasing the liquidity risk), improving the ability of bank to change its asset combination (decreasing the market risk) stablishing new channels for provision of bank resources, and enhancing the volume of financing made through the bank. By comparing the properties of the proposed Sukuk-based model whit the current conventional Islamic banking via CAMELS approach, it is expected that the proposed model has better performance. Furthermore, at macro level, enhancing the performance of the money and capital markets and improvement the capability of monetary authority in policy making (for example, decrease in the money creation for a given loan payments, providing the opportunity for setting up interbank based on Sukuk,...) can be occurred. Subject to specific considerations, our investigation also confirms that proposed model offer better performance than a model introduced in prevised research based on securitization of bank asset.
