كليدواژه :
انسان , فرد , سوژه , قدرت , ايدئولوژي , آزادي , استقلال و آموزش عالي
چكيده فارسي :
فلسفه, حقوق, جامعهشناسي, روانشناسي, علوم سياسي, و حتي اقتصاد هر يك به انسان پرداخته و شأن وجوديشان مطالعه و بررسي پيرامون انسان به دلايل مختلف بوده و امروزه نيز هست. هر يك در تلاش به فهم بخشي از وجود انسان از نگاه و منظر رشتۀ خود بودهاند. ازاينرو, نگاه يكساني به انسان ندارند و از واژۀ يكساني براي انسان استفاده نميكنند.
موضعگيري اين رشتهها و نظريههاي هر رشته در سه دسته يا به تعبير كوهن سه پارادايم تقسيم ميشوند. پارادايم نخست, انسان را كاملاً منفعل در مقابل قدرت نهادهاي اجتماعي دانسته و از مفهوم فرد استفاده ميكنند. پارادايم ديگر, انسان را فردي خودمختار و سوژۀ كامل در مقابل نهادهاي اجتماعي و فرهنگ ميدانند و مفهوم سوژه يا سوبژكتيويته واژۀ موردپسند آنان است كه بر واژۀ فرد, برتري دارد. درحاليكه, پارادايم سوم بر اين باورند كه انسان در نوسان بين اصالت جامعه (انسان مطيع و منفعل) و اصالت فرد (سوژۀ كامل) ميباشد و واژۀ بازيگر از مفاهيم مورد علاقۀ اين دسته ميباشد.
بههر روي, فرد متفاوت از سوژه است و سوژه اعلمتر از فرد است و فرد طي فرايندي به كمك عواملي به سوژه تبديل ميشود. درنتيجه, سوژه شدن امري اكتسابي و برساختهاي اجتماعي است. يكي از عوامل يا نهادهايي كه در ساختن سوژه نقش مهمي ايفا ميكند, آموزش عالي است.