شماره ركورد :
974210
عنوان مقاله :
تبيين نسبت «اكولوژي» و «دموكراسي» در نظريه پساساختارگرايي
عنوان به زبان ديگر :
Explanation of the Correlation between Democracy and Ecology in the Post-Structuralism Theory
پديد آورندگان :
كاوياني راد، مراد دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم جغرافيايي , قره بيگي، مصيب دانشگاه خوارزمي
تعداد صفحه :
70
از صفحه :
227
تا صفحه :
296
كليدواژه :
انسان و جغرافيا , پساساختارگرايي , ژئودموكراسي , دموكراسي , اكولوژي
چكيده فارسي :
نظريه و روش اكولوژي به سبب برخورداري از نگرش كل‌نگر، زمينه مناسبي براي واكاوي تعامل انسان و طبيعت فراهم مي‌كند. جغرافيا نيز به مثابه دانش بررسي تعامل انسان و طبيعت، اين هماني1[1]زيادي با اكولوژي دارد و مي‌تواند سويه‌هاي معنايي، ساختاري و كاركردي آن را مشخص كند. نظريه پساساختارگرايي كه بر مفاهيمي چون رابطه‌گرايي، تكثر، تفاوت، «ديگري»، اهميت فزاينده به «طبيعت» و اهميت «قدرت- سياست» پاي مي‌فشارد، اشتراكات فراواني با مفهوم اكولوژي دارد، تا به اندازه‌ايي كه اكولوژي را بايد كانون پساساختارگرايي دانست. بر پايه مفهوم پساساختارگرايانه از اكولوژي، مي‌توان به اينهماني گسترده‌اي ميان اكولوژي سياسي و جغرافياي سياسي دست يافت. پژوهش پيش‌رو كه ماهيتي بنيادي دارد با بهره‌گيري از روش كتابخانه‌اي به تبيين نسبت اكولوژي و دموكراسي در نظريه پساساختارگرايي و كاربست آن در جغرافيا مي‌پردازد. نتايج به‌دست‌آمده از اين پژوهش، نشان داد كه اكولوژي را مي‌توان از نظر ساختاري به سه دسته «ذهني، محيطي و سياسي» دسته‌بندي كرد، كه «اكولوژي سياسي» به مثابه حلقه پيوند تمام ساختارهاي اكولوژيك به شمار مي‌آيد. بر بنياد نظريه پساساختارگرايي، «اكولوژي سياسي» يا «اكوپليتيك» مي‌تواند زمينه‌هاي نوعي از دموكراسي را تقويت كند كه با عنوان «ژئودموكراسي» يا «اكودموكراسي» از آن ياد مي‌شود. از اين‌رو در تعريف انسان از ديدگاه جغرافيا مي‌توان بيان كرد كه «انسان جغرافيايي، موجودي اكولوژيك است كه بر پايه اكودموكراسي، به شناخت و مديريت قلمروهاي انسان- طبيعت مي‌پردازد».
چكيده لاتين :
Ecology as a theory and a methodology has a holistic approach and provides an appropriate space for analyzing the interaction of human and nature. Geography as a science of studying the interaction of man and nature has a great identity with ecology in terms of semantic, structure and function. Post-structuralism theory’s emphasis on concepts such as rationality, diversity, difference, the “other”, importance of “nature” and “power-politics” has a lot in common with the concept of ecology to the extent that ecology should be considered as the kernel of post-structuralism. Based on the post-structuralism concepts of ecology, one can find many identities between political ecology and geopolitics. This research, which is a fundamental research by nature and uses library documents, attempts to explain the correlation of ecology and democracy in post-structuralism theory and its function in geography. The results show that ecology can be classified into three categories: intellectual, environmental and political, and “political ecology” is the link of all ecological structures. Moreover, according to post-structuralism, “political ecology” or “Eco-Politics” can improve conditions for a form of democracy known as “Geo-democracy” or “Eco-democracy”. Therefore, human from the perspective of geography is “an ecological entity that recognizes and manages the territory of human-nature based on eco-democracy.”
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
برنامه ريزي و آمايش فضا
فايل PDF :
3687063
عنوان نشريه :
برنامه ريزي و آمايش فضا
لينک به اين مدرک :
بازگشت