بررسي ارتباط فرونشاني احساسات و علائم جسماني و رواني با توجه به نقش خودشناسي انسجامي، بهوشياري و شفقت خود، جامعه پسندي و خود مهارگري

Studying the Effect of Feeling Suppression and Psychological and Physical Symptoms According to Integrative Self- Knowledge, Mindfulness, Self- Compassion, Social Desirability and Self- Control

مطالعات غالباً بر رابطه منفي سركوب با سلامت جسماني و سازگاري رواني تأكيد دارند. اما پژوهش‌هاي جديدتر ادعا مي‌كنند كه سركوب و فرونشاني احساسات دو خصيصه جداگانه هستند كه تأثيرات متفاوتي بر سلامت جسماني و رواني دارند و با سازه‌هاي متفاوت شخصيت همراه مي‌شوند. پژوهش حاضر با تكيه‌بر اين يافته‌ها، ارتباط انواع فرونشاني احساسات را با سلامت رواني و جسماني با توجه به نقش فرآيندهاي خود نظم بخشي بررسي مي‌كند. تعداد 220 دانشجو (مرد:95 و زن: 125) پرسشنامه انواع فرونشاني احساسات كيم و همكاران (2002)، خودشناسي انسجامي قرباني و همكاران (2008)، بهوشياري براون و رايان (2003)، شفقت خود ريس و همكاران (2011)، خودمهارگري تاگني و همكاران (2004)، جامعه پسندي بالارد (1992)، سرزندگي رايان و فردريك (1997)، سلامت عمومي گلدبرگ (1997) و چك‌ليست علائم جسماني بارتون (1995) را تكميل كردند. نتايج نشان داد فرونشاني اجباري احساسات با فرآيندهاي خود نظم‌بخشي (خودشناسي انسجامي، شفقت خود، خودمهارگري و بهوشياري) ارتباط منفي دارد و علائم منفي جسماني و رواني را پيش‌بيني مي‌كند، در حالي كه فرونشاني خودمختار احساسات ارتباطي مثبت با خودشناسي انسجامي و خود مهارگري داشت. همچنين جامعه پسندي با تمامي فرآيندهاي خود نظم‌بخشي ارتباط مثبت داشت و از طريق فرآيندهاي خود نظم‌بخشي سلامت را پيش‌بيني مي‌كرد. نتايج پژوهش به‌طوركلي نشان داد كه فرونشاني احساسات فرآيند ناسازگاري نيست و اگر با فرآيندهاي خود نظم بخشي همراه شود، مي‌تواند مفيد و سازنده باشد. مباني نظري اين يافته‌ها تحليل و بررسي ‌شده است

Current literature demonstrates a negative relationship between repression, physical heath, and psychological adjustment. In contrast, several recent studies indicated that repression and suppression of emotion might separate traits that had different relationships with adjustment and health, especially when combined with different personality traits. Based on this idea, the current study investigated the relationship between emotion suppression, physical health, and adjustment according to the role of self-regulation processes. A sample of 220 students (125 females and 95 males) from University of Tehran completed Suppression /Self-Regulation of Withholding Negative Emotions (Kim et al, 2002), Integrative Self-Knowledge (Ghorbani et al, 2008), Mindful Attention Awareness Scale (Brown and Ryan, 2003), Self-Compassion (Raes et al, 2011), Self-Control (Tagney et al, 2004), Social desirability (Balard, 1992), Subjective Vitality (Ryan and frederick, 1997), General Health Questionnaire (Goldberg et al, 1997), and Symptom Checklist (Bartone, 1995). The results showed that controlled suppression of emotion negatively related to self-regulation processes and predicted negative physical and mental symptoms, while autonomous suppression of emotion had a positive relationship with integrative self-knowledge and self-control. Furthermore, social desirability had a positive relationship with self-regulation processes and predicted health through self-regulation processes. Based on this results, it could be concluded that suppression of emotion is not entirely a maladaptive trait and it may work in certain contexts. Theoretical implications are discussed.