كليدواژه :
ليپيد , مسموميت آبستني , مس , ميش قزل , خون
چكيده فارسي :
مسموميت آبستني يكي از مشكلات متابوليكي مهم و معمول ميش هاي آبستن در اواخر دوره ي آبستني مي‌باشد. آگاهي كامل از عوامل متابوليكي، ارتباط ميان متابوليت هاي دخيل در وضعيت انرژي و ارزيابي دقيق سيستم‌هاي هموستاز، راهكار موثري براي پيش آگاهي از شدت بروز بيماري مسموميت آبستني و كنترل آن به شمار مي‌رود. از اين رو هدف مطالعه ي حاضر بررسي ارتباط ميان تغييرات پروفايل چربي و شاخصهاي وضعيت انرژي با سطوح سرمي مس در اواخر دوران آبستني ميش‌ها بود. در مطالعه ي حاضر، نمونه‌هاي خون از 35 راس ميش آبستن نژاد قزل در 21، 14 و 7 روز مانده به زايمان و روز زايمان اخذ و متابوليت هاي مرتبط با شاخص وضعيت انرژي دام شامل، گلوكز، بتاهيدروكسي بوتيرات، اسيدهاي چرب غيراستريفيه، كلسترول، تري گليسريد و ارتباط احتمالي اين فاكتورها با وضعيت مس سرم خون گوسفندان مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج اين مطالعه افزايش مقادير سرمي بتاهيدروكسي بوتيرات، اسيدهاي چرب غيراستريفيه، كلسترول و ليپوپروتيين‌هاي با چگالي بالا را با پيشرفت آبستني در روزهاي آخر نشان داد. اسيدهاي چرب غير استريفيه همبستگي مثبت و معني داري با مقادير بتاهيدروكسي بوتيرات و كلسترول خون داشت. تغييرات مس سرم ميش‌هاي آبستن در دوره 3 هفته مانده به زايمان تغييرات معني داري را نشان نداد. همچنين مقادير سرمي مس با مقادير سرمي گلوكز، بتاهيدروكسي بوتيرات، اسيدهاي چرب غيراستريفيه، كلسترول، ليپوپروتيين‌هاي با چگالي بالا و تري گليسريد در اين دوره همبستگي معنيداري نداشت. نتايج حاصل از مطالعه ي حاضر لزوم مطالعات بيش تر جهت ارزيابي پاسخ حيوان به مقادير مختلف مكمل مس در جيره در شرايط عدم توازن انرژي نظير آنچه كه در اواخر آبستني اتفاق مي افتد را نشان مي دهد.
چكيده لاتين :
Pregnancy toxemia is one of the most important and common metabolic disorders of pregnant ewes in late pregnancy. Metabolic profiles and serum biochemical parameters have been used to predict, control and monitoring of the pregnancy toxemia. So the aim of the study was to observe the changes in energy-related blood metabolites and blood lipid profile in correlation with blood copper status of late pregnant Ghezel ewes. In the present study the variations of lipids and energy-related blood metabolites and their correlations with serum copper status for a period of 21, 14, 7 days before parturition and the day at parturition, were described. Blood samples were taken to determine Glucose, B-Hydroxybutyrate (BHB), Non-Esterified Fatty Acids (NEFA), Triglyceride, Cholesterol, High-Density Lipoprotein (HLD), Total Protein, Albumin, Blood Urea Nitrogen (BUN), Copper, Aspartate Aminotransferase (AST) and Alkaline Phosphatase (ALP). BHBA, NEFA, HDL and Cholesterol showed a significant increase during the last three weeks of pregnancy. No marked change was detected in copper level during different stages of sampling. In the current study, we did not observe any significant correlations between serum copper status and cholesterol, HDL, glucose, NEFA and BHBA. Further studies are needed to evaluate the animal response to different levels of copper supplementation in a situation with negative energy balance like a status occured in late pregnancy.
