عنوان مقاله :
مدلسازي مؤلفههاي مورفومتري دولينها و ارائه شاخص بعد فركتال در مطالعه گسلهاي مناطق كارستي (مطالعه موردي: مناطق كارستي بين پرآو و شاهو)
عنوان به زبان ديگر :
Modeling dolines morphometric factors and presenting an index of fractal dimension in studying the faults of karstic regions (a case study of the karstic areas between Paraov and Shahoo)
پديد آورندگان :
زمان زاده، محمد دانشگاه تهران - دانشكده جغرافيا - گروه جغرافياي طبيعي , پاريزي، اسماعيل دانشگاه تهران - دانشكده جغرافيا , اميني، مهدي دانشگاه تهران - دانشكده جغرافيا
كليدواژه :
معادله Number - Size , بعد فركتال , آناليز رگرسيون , مورفومتري , دولين
چكيده فارسي :
دولين يكي از لندفرمهاي شاخص مناطق كارستي است كه در اثر عوامل و فرآيندهاي گوناگوني شكل مي گيرد. مطالعه مورفومتريك اين عوارض علاوه بر اينكه يك تحليل كمي از محيطهاي كارستي را فراهم ميكند، بلكه مقايسه پارامترهاي متنوع دولين ها ممكن است منجر به طرح فرضياتي در مورد نحوه تكامل آنها شود. هدف از اين پژوهش تجزيهوتحليل كمّي مؤلفههاي مورفومتري دولينها جهت مدلسازي و ارائه شاخص بعد فركتال گسلها براي ارزيابي فعاليت گسلها در مناطق كارستي بين پرآو و شاهو است. در اين راستا از روشهاي ژئومورفومتري، CCLs، شمارش جعبه اي هاسدورف و تكنيك هاي آناليز رگرسيون استفاده شده است تا امكان تحليل رگرسيون، مدلسازي و حل تابع لگاريتمي Number – Size فراهم شود. نتايج آناليز رگرسيون خطي تك متغيره نشاندهنده اين است كه مؤلفههاي محيط با قطر بزرگ، قطر كوچك با محيط، قطر بزرگ با مساحت، مساحت با محيط و عمق با مساحت به ترتيب با ضرايب تبيين 0/93، 0/86، 0/85، 0/83 و 0/668 از بيشترين ميزان همبستگي معنيدار برخوردارند. همچنين حداكثر ارتباط معنيداري براي روابط درجه 2 و 3 در سطح معنيداري 0/99، بين مؤلفههاي مساحت و محيط با ضرايب تبيين 0/940 و 0/945 و خطاي برآورد 0/05 و 0/04 وجود دارد. نتايج رگرسيون چند متغيره خطي نيز مؤيد ارتباط معنيدار عمق با پارامترهاي شيب، قطر كوچك و مساحت با ضريب تبيين 0/834 و خطاي برآورد 7/85 است. تخمين بعد فركتال در مناطق مورد مطالعه مؤيد آن است كه منطقه شاهو و پرآو به ترتيب با مقادير 1/24 و 1/15 داراي بيشينه و كمينه ابعاد فركتالي گسلها ميباشند. در واقع ارزيابي ميزان فعاليت گسلها بهوسيله هندسه فركتال نشان داد كه معادله Number – Size و شاخص بعد فركتال روشي مناسب جهت ارزيابي گسلها در مناطق كارستي ميباشند.
چكيده لاتين :
Introduction
Karst is a geomorphic and hydrologic system which is created due to the dissolution of soluble stones like lime, dolomite and Gypsum (Ozyurt et al., 2014). The development of a karstic system is dependent upon climactic, lithologic and structural (wrinkle, fault and gap) factors (Ford and Williams, 2013). The most important landforms in the created perspectives include carnic bands, dolines and swallowing gaps. These shapes are usually but not necessarily formed in the areas which suffer from a fracture or a gap (Kovacic & Ravbar, 2013). Nowadays the theory of fractal collections and multifractal measuring is extensively used in describing some natural processing like the activity of faults (Ayunova et al., 2007 & Feder, 1988). In fact the process of fault creation can be investigated through fractal concepts (Mandelbrot 1983 & Sarp 2014). As the behavior of the faults certainly nonlinear (Turcottee, 1990) and the fractal theory is a method for determining and predicting complex dynamic nonlinear behaviors (Yang et al., 2007) this method can be used to examine the behavior of faults (Torcotte, 1997).
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ژئومورفولوژي كمي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ژئومورفولوژي كمي